دبیرکل حزب کارگزاران سازندگی معتقد است در سال ۸۴ اگر همه روی کروبی متمرکز میشدند اتفاق احمدینژاد نمیافتاد.
غلامحسین کرباسچی در گفت وگو یا خبرگزاری خبرآنلاین درباره احتمال ایجاد دو قطبی اشرافیت – مستضعفین در مقابل آیت الله هاشمی رفسنجانی گفت: ایدههای سیاسی در جامعه همیشه وجود دارند. شاید الآن با وجود آنکه کل اتحاد جماهیر شوروری سقوط کرده است حزب توده در جامعه ما طرفدار داشته باشد و یا به ایدههای آن معتقد باشند. هیچ ایدهای را نه می توان با زندان و حذف و اعدام از بین برد و نه با سرکوب تبلیغاتی. ایدهها وجود دارند. اما اینکه این ایدهها در جامعه چقدر طرفدار دارد در خود انتخابات مشخص میشود.
وی علت شکست اصلاحطلبان در سال ۸۴ را بیش از آنکه به دلیل فضای تقابلی باشد به علت اشکالی در جبهه اصلاحات دانست و افزود: در دور اول انتخابات سال ۸۴ کل رایی که به جناح اصولگرا داده شده است با جناح اصلاحطلب قابل مقایسه نیست. اگر اینها یک کاندیدا داشتند اتفاق احمدینژاد در کشورمان رخ نمیداد. حالا نمی خواهم تعبیر بد بکنم و فقط میگویم اتفاق. بنابراین در آن دوره ما اشتباه کردیم. آقای کروبی، آقای معین و آقای مهرعلیزاده آمدند و در مقابل آقای هاشمی نامزد شدند و شاید اگر مثلا همه در آن دوره روی آقای کروبی متمرکز میشدند وضع اینگونه نمیشد.
کرباسچی درباره علت حضور هاشمی رفسنجانی در سال ۸۴ هم گقت: در آن دوره هم آقای هاشمی نمی خواستند نامزد بشوند ولی وقتی دیدند که تفرقه در جبهه اصلاحات هست و در اصولگرایان نیز دو سه نفر نامزد شده بودند، برای ایشان آزار دهنده بود. آقای هاشمی گفتند که من میآیم بلکه شاید در پرتو شخصیت ایشان همه جناحهای دلسوز کشور مجتمع بشوند و انتخابات یک انتخابات بهتری شود. امیدواری ما این است که در این دوره آن اتفاق نیافتد و همانطور که در جبهه اصلاحات تلاش این است که یک کاندیدا بیشتر نباشد دلسوزان دیگری هم که دراصولگراها و غیر از جبهه اصلاحات که آدمهای مستقل هستند اینها رایهای مردم را پراکنده نکنند. اگر دو یا سه روش برای اداره کشور پیشنهاد میشود، مردم بیایند به همینها رای بدهند.
وی در خصوص ویژگی ها هاشمی می گوید: آقای هاشمی هم یک فقیه است و هم یک مجتهد سیاسی صاحب نظر و برجسته. گمان نمی کنم در شرایط فعلی نه در تشخیص و درک سیاسی و نه در دلسوزی آقای هاشمی کسی شک و شبهه داشته باشد. هر صاحب نظری در شرایط متفاوت بر اساس منافع ملی و مصالح عمومی ممکن است اولویت ها و حتی نظرات متفاوتی داشته باشد. قضاوت در این گونه مسایل ساده نیست کسی که بخش اعظم عمرش را در کسوت روحانیت و در فقه و اصول و قرآن و مبارزه و زندان و بعد هم انقلاب و جنگ طی کرده است یک سرمایه ملی محسوب میشود. تاسف بار است که گاهی انگیزههای سیاسی در افرادی آنقدر قوی شود که این مسایل را فراموش کنیم. این شخصیت ها برای ما حکم یک گنجینههای ملی را دارند و در هیچ کشوری حتی احزاب مخالف سرمایههای ملی شان را ارج مینهند. قضاوت اینکه آیا آقای هاشمی عوض شده است یا ما عوض شدهایم قضاوت دشواری است. آقای هاشمی یک مجتهد، فقیه و سیاست دان است. هم فقه را خوب میشناسد، هم بهتر از خیلی هاسیاست را یک روزی با او همراه و هم جبهه بودیم، به او گفته ایم که درک تو از ما بالاتر است. یادتان هست که در همین نمازهای جمعه شعار «مخالف هاشمی مخالف اسلام است» داده میشد. حالا اگر زاویهای با ایشان پیدا کردیم، می گوییم که این آقای هاشمی با آن آقای هاشمی فرق دارد.