مقامات‌های غربی:

ايران ظرفيت غنی‌سازی اورانيوم را افزايش داده است

خبرگزاری رويترز، روز چهارشنبه ۲۶ مهرماه،‌ به نقل از ديپلمات‌های غربی گزارش داده است که ايران ظرفيت غنی‌سازی اورانيوم را در تاسيسات زيرزمينی فردو افزايش داده است.

خبرگزاری رويترز می‌افزايد، با اين حال به نظر نمی‌رسد که ايران سانتريفيوژهايی را که تازه نصب کرده، مورد بهره‌برداری قرار داده باشد.

يک ديپلمات غربی که اين خبرگزاری نامی از وی نبرده، می‌گويد: «ايران همچنان ظرفيت غنی‌سازی را افزايش می‌دهد.»

به گزارش رادیوفردا، يک ديپلمات ديگر که در آژانس بين‌المللی انرژی اتمی است، می‌گويد: «ما فکر می‌کنيم ايرانی‌ها به نصب سانتريفيوژ در فردو ادامه داده‌اند. ما فکر می‌کنيم که آنها با همان ضرب‌آهنگ قبلی که کم‌وبيش هم زياد بود، به فعاليت خود خود ادامه می‌دهند.»

اين ديپلماتِ مستقر در وين می‌افزايد که سرعت نصب سانتريفيوژ در فردو به حدی است که وی فکر می‌کند به زودی مرحله نصب سانتريفيوژها به پايان برسد.

خبر وجود تاسيسات فردو ابتدا در سال ۲۰۰۹ از سوی سازمان مجاهدين خلق اعلام شد و در پی آن ايران آن را تاييد کرد؛ تهران پس از آن به بازرسان آژانس اجازه بازرسی از اين تاسيسات را داد که همچنان ادامه دارد.

در اين تاسيسات زيرزمينی که در نزديکی شهر قم ساخته شده، ايران غنی‌سازی ۲۰ درصدی انجام می‌دهد؛ اقدامی که غرب و اسرائيل آن را مقدمه‌ای برای ساخت بمب اتم می‌دانند اما ايران می‌گويد آن را برای تامين سوخت رآکتور تحقيقاتی اميرآباد تهران انجام می‌دهد.

در مذاکراتی که ميان ايران و گروه ۱+۵ انجام گرفته، اين گروه از ايران خواسته است که غنی‌سازی اورانيوم و به ويژه غنی‌سازی ۲۰ درصدی را متوقف کند.

ايران يک بار در سال ۱۳۸۹ در توافقی که به «بيانيه تهران» معروف شد، قبول کرد که ۱۲۰۰ کيلوگرم از اورانيوم غنی‌ شده خود را در ترکيه به امانت بگذارد و به جای آن سوخت رآکتور اميرآباد را دريافت کند.

اين توافق که با ميانجيگری برزيل و ترکيه به دست آمده بود اما مورد توافق کشورهای غربی قرار نگرفت و اين کشورها به همراه چين و روسيه قطعنامه ديگری را در شورای امنيت عليه ايران به تصويب رساندند.

آخرين دور از گفت‌وگوهای ايران و گروه ۱+۵ در مسکو برگزار شد که به نتيجه ملموسی دست نيافت. از آن هنگام تاکنون اتحاديه اروپا تحريم‌های تازه‌ای عليه ايران وضع کرده است و خواستار نرمش ايران در مواضع هسته‌ای‌اش شده است.

برخی مقام‌های ايرانی غنی‌سازی ۲۰ درصدی را قابل مذاکره دانسته‌اند. برای نمونه رامين مهمانپرست، سخنگوی وزارت خارجه، روز جمعه، ۲۱ مهرماه گفت: «برای غنی‌سازی ۲۰ درصد، چون نياز کم است و توليد آن صرفه اقتصادی نيز ندارد، اگر تامين سوخت رآکتور تحقيقاتی تهران را تضمين کنند، اين موضوع قابل مذاکره خواهد بود.»

علی‌اکبر صالحی، وزير خارجه ايران، نيز پيشتر اظهاراتی مشابه مطرح کرده بود.

از سوی ديگر اسرائيل که خواهان کشيدن خط قرمز برای برنامه هسته‌ای ايران است، بارها گفته که جلوگيری از رسيدن ايران به بمب اتم را حق خود می‌داند و کشورهای ديگر حق تعيين تکليف برای اين کشور ندارند.

دولت باراک اوباما با اين حال می‌گويد که به کشيدن خط قرمز برای ايران قائل نيست و معتقد است که همچنان بايد به تحريم‌ها و ديپلماسی فرصت داد.

دوشنبه اين هفته، ويليام هيگ، وزير خارجه بريتانيا، پس از تصويب دور جديد تحريم‌های اتحاديه اروپا عليه ايران در لوکزامبورگ، به راديو فردا گفت که اگر برنامه هسته‌ای ايران ادامه پيدا کند، جنگ يا اشاعه تسليحات هسته‌ای دامنگير منطقه خاورميانه خواهد شد.

وزير خارجه بريتانيا در عين حال اذعان کرد که تحريم‌ها بر زندگی مردم تاثير داشته و بخشی از اوضاع اقتصادی ايران را نيز ناشی را سوء مديريت دولت ايران دانست.

مطالب مرتبط

ضیا نبوی

اگر قرار است در کشاکشِ این تراژدی هولناک، جبهه‌ای را انتخاب کنیم، بهتر آن است که آن سو، طرفِ زندگی باشد و ازینکه بواسطه یک چنین انتخابی چگونه داوری می‌شویم و مطابقِ گفتارهای زندگی‌ناباورِ موجود، در کدام دسته قرار می‌گیریم، پروایی نداشته باشیم. اگر آری گفتن به شیوه‌ی پوششی که می‌پسندیم ما را از نظر مدافعین وضعیت، در صفِ براندازان تعریف می‌کند، نهراسیم و اگر بواسطه‌ی آری گفتن به غریزه‌ی زیستن یا همدلی با هموطنانمان آسیب‌دیده‌ از جنگ در صف مدافعین نظام قرارمان می‌دهند، پروایی نداشته باشیم.

گزاره ای خطرناک برای ایران و‌ همه‌ی ما ایرانیان

همه می‌دانیم جنگی که اکنون درگرفته، محصول مشترک «نظم بین الملل نابرابر» و وحشی، از یک طرف و «ساختار غیردموکراتیک و فاسد داخلی» از سوی دیگر است.
«این جنگ ما نیست، جنگ جمهوری اسلامی با اسراییل است». خطر این گزاره برای ایران و‌ همه‌ی ما ایرانیان در شرایط کنونی، بسیار بیشتر از جنگنده های F35 است. این گزاره ایست که اسراییل، خیلی بیشتر از ادوات جنگی اش روی آن حساب باز کرده است و بال رسانه ای اش یعنی شبکه اینترنشنال بسیار عریان در حال القای آن است و بی پروا مردم را به شورش دعوت می کند. متاسفانه بستر چنین گزاره ی خطرناکی را با هزار آه و افسوس، فساد نظام سیاسی ایران مهیا کرده است.

در پی حمله اسرائیل به مناطق غیرنظامی

بنا بر گزارش‌های منتشرشده در رسانه‌های بین‌المللی همچون هدف اصلی حملات، ایجاد اختلال در زیرساخت‌های برنامه هسته‌ای ایران و ضربه به فرماندهان ارشد نظامی اعلام شد. با این حال، شواهد میدانی و گزارش‌های منابع داخلی ایران از تلفات گسترده میان شهروندان غیرنظامی حکایت دارد.

مطالب پربازدید

مقاله