اعتراف شیمون پرز به قتل عرفات

او نباید ترور می شد!

شیمون پرز رئیس جمهور اسرائیل گفته است که یاسر عرفات نباید ترور می شد و من گمان می کنم می توانستیم با وی تعامل داشته باشیم.

به گزارش العربیه  رادیو اسرائیل روز چهارشنبه گذشته گزارش داد که شیمون پرز در مصاحبه با روزنامه آمریکایی “نیویورک تایمز ” گفته است که نباید یاسر عرفات ترور می شد چون بدون او (عرفات) اوضاع دشوارتر و پیچیده تر شده است.

پرز در این مصاحبه سیاست ترور رهبران فلسطینی به عنوان یک حربه برای رسیدن به اهداف دولت متبوعش را رد کرده و تاکید کرده است که با این سیاست مخالف است .

رئیس جمهور اسرائیل همچنین از سلسله ترورهای رهبران فلسطینی که از سال 1988 تاکنون دنبال می شد ، انتقاد کرد.

به گفته فلسطینی ها پس از گذشت 8 سال از مرگ رهبر آنها این اظهارات از سوی یک مقام بلندپایه اسرائیلی به مثابه اولین اعتراف علنی به دست داشتن در ترور یاسر عرفات از سوی این کشور است.

عرفات در 12 اکتبر 2004 در یک بیمارستان نظامی در حومه پاریس بستری شد و سرانجام در 11 نوامبر همان سال درگذشت.

تحقیقات به عمل آمده از سوی فلسطینی ها، و پزشک یاسر عرفات نشان می دهد که او به مرگ طبیعی فوت نکرده است .

رسانه های خبری سال گذشته از پیدا شدن یک ماده سمی به نام پلوتونیوم در “چفیه” یاسر عرفات خبر دادند.

گفته می شود که رئیس دولت خودگردان فلسطین بر اثر وجود همین ماده سمی فوت کرده است.

فلسطینی ها اسرائیل را به ترور رهبر فقیدشان متهم می کنند.

مطالب مرتبط

فاجعه انسانی در زندان تهران بزرگ

سخنگوی قوه قضائیه اعلام کرده است که تاکنون «مطابق آمار رسمی ارائه شده» ۷۱ نفر از کادر اداری زندان، سربازان وظیفه، محکومین زندانی، خانواده محکومین و همسایه‌ها در حمله اسرائیل به زندان اوین کشته شده‌اند

موج‌های بی‌قاعده‌ی اخراج مهاجران افغان

امروز نیز در سایه موج‌های بی‌قاعده‌ی اخراج مهاجران افغان، همان الگوی آشنای تاریخ در حال تکرار است: حذفِ بی‌پناه‌ترین‌ها به نام امنیت یا نظم، با همراهی رسانه‌ای و سکوت جامعه. اما حذف هر «دیگری» به دست ساختار قدرت، فقط آغاز یک روند است؛ روندی که دیر یا زود، دایره‌اش گسترش می‌یابد و به بدنه‌ی جامعه بازمی‌گردد. اگر جامعه در برابر بی‌قانونی علیه مهاجران ساکت بماند، فردا ممکن است همان سازوکار خشونت، گریبان شهروندان‌اش را نیز بگیرد. سرنوشت خاموشان، همیشه شبیه‌ هم است.

ضیا نبوی

اگر قرار است در کشاکشِ این تراژدی هولناک، جبهه‌ای را انتخاب کنیم، بهتر آن است که آن سو، طرفِ زندگی باشد و ازینکه بواسطه یک چنین انتخابی چگونه داوری می‌شویم و مطابقِ گفتارهای زندگی‌ناباورِ موجود، در کدام دسته قرار می‌گیریم، پروایی نداشته باشیم. اگر آری گفتن به شیوه‌ی پوششی که می‌پسندیم ما را از نظر مدافعین وضعیت، در صفِ براندازان تعریف می‌کند، نهراسیم و اگر بواسطه‌ی آری گفتن به غریزه‌ی زیستن یا همدلی با هموطنانمان آسیب‌دیده‌ از جنگ در صف مدافعین نظام قرارمان می‌دهند، پروایی نداشته باشیم.

مطالب پربازدید

مقاله