آیا توافق می‌تواند جان سالم به در ببرد؟

اوباما و روحانی تندروها را دریابند

رایان کاستلو در هافینگتن پست به خطر تندروها در ایران و آمریکا برای برجام اشاره کرده است.

متن تحلبل وی در دیپلماسی ایرانی به شرح زیر است:

 در حالی که ایران به سرعت در حال انجام تعهداتش در برنامه جامع اقدام مشترک است که ماه جولای به دست آمد، اما تندروها در ایران و ایالات متحده در حال انجام اقداماتی هستند که منجر به سمی شدن فضای اجرای توافق می شود.

در حالی که توافق وارد مراحل حساسی شده است، رئیس جمهور اوباما و حسن روحانی باید اقدامات تعادلی دقیقی انجام دهند. اوباما برای اقناع تندروهای کنگره که خواستار اقدامات تهاجمی بیشتر علیه ایران در حوزه هایی به غیر از هسته ای هستند، موجب ریسک اقدامات تهاجمی از سوی تندروهای ایرانی شده است. با این حال اگر وی آنها را نادیده بگیرد، با ریسک از دست دادن کل کنگره روبرو است که می تواند منجر به از دست رفتن کل توافق شود. فضای مشابهی هم در ایران وجود دارد که روحانی با مخالفان خودش روبرو است.

دو مسئله اخیراً موجب ناهموار شدن مسیر شده است. اول، آزمایش موشک بالسیتک ایران در 10 اکتبر و دومین آزمایش هم در نوامبر انجام شده است. در حالی که آزمایش موشک بالستیک ایرانی ها، برجام را نقض نکرده است، اما قطعنامه 1929 شورای امنیت را نقض کرده است. ایران چنین قطعنامه هایی را که برنامه تسلیحاتی اش را محدود می کند، غیرقانونی می داند و سال ها است که آنها را نادیده می گیرد.

آزمایش های موشکی اخیر دارای پیام -هم داخلی و هم خارجی- است که ایران با وجود عقب نشینی در برنامه هسته ای همچنان به دشمنی اش ادامه می دهد. با این وجود در حالی که این آزمایش ها می تواند به خوبی مخاطبان داخلی را راضی کند، اما ایالات متحده نمی تواند بی تفاوت فقط نظاره گر باشد.

مخالفان کنگره و طرفداران میانه روی برجام، پرتاب موشک را آزمونی کلیدی برای دولت اوباما می بینند. اگر ایالات متحده این موضوع را نادیده بگیرد، مطمئناً ایران از این امتیاز استفاده می کند و به طور مرتب توافق را نقض می کند. در حالی که جمهوری خواهان خواستار توقف لغو تحریم ها هستند، 21 سناتور دموکرات هم پیشنهاد اقدام یکجانبه به شرط در اختیار داشتن حق وتو ضد دولت را مطرح کردند.

به جای پذیرش خطر از بین رفتن حمایت کنگره و از دست دادن کنترل این فرآیند، دولت اوباما مجبور به انجام اقدامی در رابطه با اعمال تحریم هایی در زمینه برنامه موشکی ایران است. تنها چند هفته قبل از لغو تحریم ها براساس برجام و تقریباً دو ماه قبل از انتخابات حیاتی مجلس و خبرگان ایران، زمان بندی این تحریم ها اصلاً مناسب نیست. در حالی که تعدادی از دموکرات های کنگره ممکن است از این روند راضی باشند، روحانی دستور تسریع برنامه موشکی را داده است.

دومین مسئله جنجالی این ماه اتفاق افتاد، زمانی که کنگره تغییراتی در برنامه لغو ویزا برای ایرانی های دارای تابعیت دوگانه یا افرادی که از مارس 2011 به ایران سفر کرده اند، اعمال کرد. مسئله ای که می تواند اجرایی شدن توافق را به خطر بیندازد.

براساس پاراگراف 29 برجام تمام طرفین توافق حق ندارند سیاست هایی را اعمال کنند که مانع از عادی سازی روابط تجاری و اقتصادی ایران شود. این در حالی است که بسیاری از تاجران اروپایی قصد دارند پس از لغو تحریم ها در ایران به فعالیت اقتصادی دست بزنند.

خطر واقعی که این حملات دارند این است که می توانند منجر به خارج شدن توافق از کنترل شوند. در مقطع کنونی تندروهای ایرانی تحریم های موشکی و محدودیت لغو ویزا را به عنوان شواهد رفتار بد آمریکا تلقی می کنند. به طور مشابه مخالفان حاضر در کنگره هم به آزمایش های موشکی ایران دید خوبی ندارند و معتقدند که تحریم ها نباید لغو شوند. برخی از آنها به دنبال اجرای بهتر برجام هستند، اما چالش ها همچنان ادامه دارد.

تندروهای هر دو کشور با فرصت های متعددی برای به شکست کشانیدن توافق روبرو هستند. روسای جمهور اوباما و روحانی باید مراقب این خطرات باشند تا این توافق نابود نشود.

مطالب مرتبط

ضیا نبوی

اگر قرار است در کشاکشِ این تراژدی هولناک، جبهه‌ای را انتخاب کنیم، بهتر آن است که آن سو، طرفِ زندگی باشد و ازینکه بواسطه یک چنین انتخابی چگونه داوری می‌شویم و مطابقِ گفتارهای زندگی‌ناباورِ موجود، در کدام دسته قرار می‌گیریم، پروایی نداشته باشیم. اگر آری گفتن به شیوه‌ی پوششی که می‌پسندیم ما را از نظر مدافعین وضعیت، در صفِ براندازان تعریف می‌کند، نهراسیم و اگر بواسطه‌ی آری گفتن به غریزه‌ی زیستن یا همدلی با هموطنانمان آسیب‌دیده‌ از جنگ در صف مدافعین نظام قرارمان می‌دهند، پروایی نداشته باشیم.

گزاره ای خطرناک برای ایران و‌ همه‌ی ما ایرانیان

همه می‌دانیم جنگی که اکنون درگرفته، محصول مشترک «نظم بین الملل نابرابر» و وحشی، از یک طرف و «ساختار غیردموکراتیک و فاسد داخلی» از سوی دیگر است.
«این جنگ ما نیست، جنگ جمهوری اسلامی با اسراییل است». خطر این گزاره برای ایران و‌ همه‌ی ما ایرانیان در شرایط کنونی، بسیار بیشتر از جنگنده های F35 است. این گزاره ایست که اسراییل، خیلی بیشتر از ادوات جنگی اش روی آن حساب باز کرده است و بال رسانه ای اش یعنی شبکه اینترنشنال بسیار عریان در حال القای آن است و بی پروا مردم را به شورش دعوت می کند. متاسفانه بستر چنین گزاره ی خطرناکی را با هزار آه و افسوس، فساد نظام سیاسی ایران مهیا کرده است.

در پی حمله اسرائیل به مناطق غیرنظامی

بنا بر گزارش‌های منتشرشده در رسانه‌های بین‌المللی همچون هدف اصلی حملات، ایجاد اختلال در زیرساخت‌های برنامه هسته‌ای ایران و ضربه به فرماندهان ارشد نظامی اعلام شد. با این حال، شواهد میدانی و گزارش‌های منابع داخلی ایران از تلفات گسترده میان شهروندان غیرنظامی حکایت دارد.

مطالب پربازدید

مقاله