ساعتی پیش با یورش به بند صورت گرفت:

انتقال کیوان صمیمی و مسعود باستانی به انفرادی زندان رجایی شهر

کیوان صمیمی و مسعود باستانی دو روزنامه نگار زندانی محبوس در زندان رجایی شهر، ساعتی پیش با یورش ماموران امنیتی به سالن ۱۲ به انفرادی های بند یک این زندان منتقل شدند.

 به گزارش کلمه، ساعتی پیش ماموران امنیتی با یورش به سالن ۱۲ زندان رجایی شهر و تفتیش اتاق های زندانیان سیاسی سبز در این سالن کیوان صمیمی و مسعود باستانی را به دلیل انتشار عکس های این دو روزنامه نگار دربند، به انفرادی منتقل کردند.

چندی پیش عکس هایی از زندان رجایی شهر منتشر شد که در این عکس ها کیوان صمیمی و مسعود باستانی دیده می شدند.

کیوان صمیمی، فعال ملی-مذهبی وروزنامه نگار، هشتم آذر ماه سال ۸۹ از زندان اوین به زندان رجایی شهر منتقل شد. او تاکنون در طول مدت بازداشتش بارها دست به اعتصاب غذا زده است. وی یک بار آن هم در بهار سال ۸۹ از مرخصی استفاده کرد، اما بعد از آن از هرگونه مرخصی محروم بوده است.

این زندانی سیاسی که به ۶ سال حبس تعزیری محکوم شده و حدود دو سال و نیم است که در زندان به سر می برد به اذعان هم بندیانش به لحاظ وضعیت جسمی از چند ماه پیش دچار مشکل کبد و بیماری های مشکوک دیگری شده است.

کیوان صمیمی،فعال ملی-مذهبی، مدیرمسئول روزنامه توقیف شده نامه و عضو انجمن دفاع از آزادی مطبوعات است. او همچنین عضویت در کمیته پیگیری بازداشت های خودسرانه و دفاع از حق تحصیل را در پرونده کاری خود دارد.

مسعود باستانی روزنامه‌نگار دربند در زندان رجایی شهر که سردبیری وب‌گاه جمهوریت را برعهده داشته و سابقهٔ خبرنگاری در روزنامه‌های شرق، جمهوریت و کارگزاران را داشته است پیش از این نیز چندین بار به دلیل فعالیت‌های شغلی‌اش بازداشت و زندانی شده‌است.

وی در ۱۴ تیرماه ۱۳۸۸ در جریان سرکوب اعتراضات مردمی به نتایج انتخابات ریاست جمهوری دهم وقتی برای رسیدگی به وضعیت همسرش که روز پس از انتخابات بازداشت شده بود، به دادگاه انقلاب رفته بود بازداشت و به ۶ سال حبس محکوم و در اسفندماه به زندان رجایی شهر کرج منتقل شد.

مهسا امرآبادی همسر وی نیز هم اکنون در بند زنان زندان اوین محبوس است.

مطالب مرتبط

ضیا نبوی

اگر قرار است در کشاکشِ این تراژدی هولناک، جبهه‌ای را انتخاب کنیم، بهتر آن است که آن سو، طرفِ زندگی باشد و ازینکه بواسطه یک چنین انتخابی چگونه داوری می‌شویم و مطابقِ گفتارهای زندگی‌ناباورِ موجود، در کدام دسته قرار می‌گیریم، پروایی نداشته باشیم. اگر آری گفتن به شیوه‌ی پوششی که می‌پسندیم ما را از نظر مدافعین وضعیت، در صفِ براندازان تعریف می‌کند، نهراسیم و اگر بواسطه‌ی آری گفتن به غریزه‌ی زیستن یا همدلی با هموطنانمان آسیب‌دیده‌ از جنگ در صف مدافعین نظام قرارمان می‌دهند، پروایی نداشته باشیم.

گزاره ای خطرناک برای ایران و‌ همه‌ی ما ایرانیان

همه می‌دانیم جنگی که اکنون درگرفته، محصول مشترک «نظم بین الملل نابرابر» و وحشی، از یک طرف و «ساختار غیردموکراتیک و فاسد داخلی» از سوی دیگر است.
«این جنگ ما نیست، جنگ جمهوری اسلامی با اسراییل است». خطر این گزاره برای ایران و‌ همه‌ی ما ایرانیان در شرایط کنونی، بسیار بیشتر از جنگنده های F35 است. این گزاره ایست که اسراییل، خیلی بیشتر از ادوات جنگی اش روی آن حساب باز کرده است و بال رسانه ای اش یعنی شبکه اینترنشنال بسیار عریان در حال القای آن است و بی پروا مردم را به شورش دعوت می کند. متاسفانه بستر چنین گزاره ی خطرناکی را با هزار آه و افسوس، فساد نظام سیاسی ایران مهیا کرده است.

در پی حمله اسرائیل به مناطق غیرنظامی

بنا بر گزارش‌های منتشرشده در رسانه‌های بین‌المللی همچون هدف اصلی حملات، ایجاد اختلال در زیرساخت‌های برنامه هسته‌ای ایران و ضربه به فرماندهان ارشد نظامی اعلام شد. با این حال، شواهد میدانی و گزارش‌های منابع داخلی ایران از تلفات گسترده میان شهروندان غیرنظامی حکایت دارد.

مطالب پربازدید

مقاله