پزشکی قانونی هشدار داد:

افزایش اقدام به خودکشی توسط «قرص برنج»

پزشکی قانونی اعلام کرد: طی 4 ماه نخست امسال فقط در استان‌های تهران، مازندران، گیلان و لرستان 116 نفر به علت استفاده از قرص برنج جان خود را از دست دادند.

 به گزارش فارس و به نقل از پزشکی قانونی کشور، قرص برنج یا همان فسفید آلومنیوم از سمی‌ترین آفات شیمیایی است که علی رغم ممنوعیت واردات و خرید و فروش، توسط کشاورزان برای مقابله با آفت برنج استفاده می‌شود. علائم استفاده از قرص برنج که هیچ پادزهر مشخصی هم ندارد بعد از 10 تا 15 دقیقه نمایان می‌شود و ممکن است 6 ساعت پس از مصرف آن، مرگ اتفاق بیفتد.

بر اساس آمار سازمان پزشکی قانونی، از میان 4 استان تهران، مازندران، لرستان و گیلان، مازندران و لرستان استان‌هایی هستند که بیشترین رشد مرگ را در مقایسه 4 ماه نخست امسال نسبت به سال گذشته داشته‌اند. به طوری که در 4 ماه نخست سال گذشته در مازندران 5 و در لرستان 6 مرگ روی داده بود اما امسال و در همین بازه زمانی 17 نفر در مازندران و 19 نفر در لرستان بر اثر استفاده از قرص برنج جان خود را از دست داده‌اند.

در گیلان هم که سال گذشته در 4 ماه نخست فقط 21 مرگ ثبت شده بود، امسال 33 نفر جان خود را از دست داده اند. فقط کاهش در استان تهران دیده می‌شود که در 4 ماه نخست سال گذشته 66 و امسال در همین زمان 47 نفر بر اثر استفاده از قرص برنج جان خود را از دست داده‌اند.

در مجموع مرگ‌های ناشی از قرص برنج رو به افزایش است و اعمال محدودیت‌های جدی‌تر در دسترسی افراد به این ماده مهلک و نیز برخورد با توزیع‌کنندگان آن و بالا بردن آگاهی کسانی که به قصد تهدید خانواده ها جان خود را به خطر می اندازند بی اندازه ضروری می‌کند.

مردها بیشتر می‌میرند

از مجموع 116 نفری که در 4 ماه نخست امسال بر اثر استفاده از قرص برنج جان خود را از دست داده‌اند، مردان 73 و زن ها 43 نفر بوده‌اند.

در استان تهران 31 مرد و 16 زن، در استان مازندران 7 مرد و 10 زن، در استان لرستان 9 مرد و 10 زن و در استان گیلان 26 نفر مرد و 7 زن در میان افراد متوفی دیده می‌شود.

بر اساس این گزارش، سازمان پزشکی قانونی در خبری که 23 خرداد امسال منتشر کرد نسبت به افزایش مرگ‌های ناشی از قرص برنج هشدار داده بود.

مرگ ناشی از مصرف قرص برنج در 4 سال 1387 تا 1390 از 214 مورد به 463 مورد رسیده است که این رقم رشد بسیار نگران کننده است.

مطالب مرتبط

ضیا نبوی

اگر قرار است در کشاکشِ این تراژدی هولناک، جبهه‌ای را انتخاب کنیم، بهتر آن است که آن سو، طرفِ زندگی باشد و ازینکه بواسطه یک چنین انتخابی چگونه داوری می‌شویم و مطابقِ گفتارهای زندگی‌ناباورِ موجود، در کدام دسته قرار می‌گیریم، پروایی نداشته باشیم. اگر آری گفتن به شیوه‌ی پوششی که می‌پسندیم ما را از نظر مدافعین وضعیت، در صفِ براندازان تعریف می‌کند، نهراسیم و اگر بواسطه‌ی آری گفتن به غریزه‌ی زیستن یا همدلی با هموطنانمان آسیب‌دیده‌ از جنگ در صف مدافعین نظام قرارمان می‌دهند، پروایی نداشته باشیم.

گزاره ای خطرناک برای ایران و‌ همه‌ی ما ایرانیان

همه می‌دانیم جنگی که اکنون درگرفته، محصول مشترک «نظم بین الملل نابرابر» و وحشی، از یک طرف و «ساختار غیردموکراتیک و فاسد داخلی» از سوی دیگر است.
«این جنگ ما نیست، جنگ جمهوری اسلامی با اسراییل است». خطر این گزاره برای ایران و‌ همه‌ی ما ایرانیان در شرایط کنونی، بسیار بیشتر از جنگنده های F35 است. این گزاره ایست که اسراییل، خیلی بیشتر از ادوات جنگی اش روی آن حساب باز کرده است و بال رسانه ای اش یعنی شبکه اینترنشنال بسیار عریان در حال القای آن است و بی پروا مردم را به شورش دعوت می کند. متاسفانه بستر چنین گزاره ی خطرناکی را با هزار آه و افسوس، فساد نظام سیاسی ایران مهیا کرده است.

در پی حمله اسرائیل به مناطق غیرنظامی

بنا بر گزارش‌های منتشرشده در رسانه‌های بین‌المللی همچون هدف اصلی حملات، ایجاد اختلال در زیرساخت‌های برنامه هسته‌ای ایران و ضربه به فرماندهان ارشد نظامی اعلام شد. با این حال، شواهد میدانی و گزارش‌های منابع داخلی ایران از تلفات گسترده میان شهروندان غیرنظامی حکایت دارد.

مطالب پربازدید

مقاله