نامه فراخوان دهندگان کارزار لغو گام به گام مجازات اعدام( لگام )پیرامون جنجال بر سر ملاقات خانم اشتون با مادر ستار بهشتی و نرگس محمدی

از چه می ترسید؟ این غوغاسالاری برای چیست؟

  بابک احمدی، سیمین بهبهانی، جعفر پناهی، علی رضا جباری، فریبرز رئیس دانا، اسماعیل مفتی زاده، محمد ملکی و محمد نوری زاد فراخوان دهندگان کارزار لغو گام به گام مجازات اعدام ( لگام ) نامه ای را پیرامون جنجال بر سر ملاقات خانم اشتون با نرگس محمدی و مادر ستار بهشتی منتشر کرده اند.

دربخشی از این نامه آمده است: چرا هرگاه از نقض مستمر حقوق بشر در ایران سخن به میان می آید، دولتیان چنین وحشت زده بر می آشوبند و با پرونده سازی های دروغین به دفاع از خود بر می خیزند؟

متن کامل این بیانیه که نسخه ای از آن به ملی – مذهبی رسیده به این شرح است:

 

هم میهنان!

این روزها خبرملاقات خانم اِشتون با چند بانوی درد کشیده ی ایرانی در راس خبرهای میهنمان قرارگرفته است؛ و انعکاس این ملاقات و آگاه کردن خانم اِشتون از چگونگی مرگ ستار بهشتی در زندان از زبان مادر پیر و زجرکشیده اش، و اینکه این مادر پس از مراجعه به همه ی مراجع دولتی و ناامید شدن از دادخواهی، به یک بانوی خارجی که نماینده ی کشورهای اروپایی در مذاکرات هسته ای با ایران است، متوسل شده و چند جمله ای با او درددل کرده است، مسئولان دولتی را چنان برآشفته که واکنش های بسیار زشت و دور از عرف بین المللی از آن ها سر زده است و با کلماتی ناروا و گرد آوردن برخی از ایادی خود در جلو سفارت اطریش و نصب نوشته های توهین آمیز درباره ی بانوی ملاقات کننده، و زدن برچسب های ناچسب به خانم نرگس محمدی (خانم فاطمه ی رهبر، نماینده ی مجلس، او را تروریست نامیده است؛ و حال آنکه خانم محمدی اکنون بانویی چهل ساله است و در زمان وقوع برخوردهای مسلحانه دختر بچه ای پنج- شش ساله بیش نبوده است). این واکنش ها بدین سبب است که او مسئله ی نقض حقوق بشر در ایران را مطرح کرده است.

ما مدافعان حقوق بشر ضمن محکوم کردن شدید این گونه اعمال، به ویژه از سوی کسانی که در مجلس نشسته اند، اعلام می کنیم که دیگر این قبیل اتهام زنی ها و برچسب زنی ها نخ نما شده و جز به ریشخند گرفتن شماری از مسئولان امور در ایران از سوی جهانیان نتیجه ای نخواهد داشت.

چرا هرگاه از نقض مستمر حقوق بشر در ایران سخن به میان می آید، دولتیان چنین وحشت زده بر می آشوبند و با پرونده سازی های دروغین به دفاع از خود بر می خیزند؟

  بابک احمدی، سیمین بهبهانی، جعفر پناهی، علی رضا جباری، فریبرز رئیس دانا، اسماعیل مفتی زاده، محمد ملکی و محمد نوری زاد

مطالب مرتبط

ضیا نبوی

اگر قرار است در کشاکشِ این تراژدی هولناک، جبهه‌ای را انتخاب کنیم، بهتر آن است که آن سو، طرفِ زندگی باشد و ازینکه بواسطه یک چنین انتخابی چگونه داوری می‌شویم و مطابقِ گفتارهای زندگی‌ناباورِ موجود، در کدام دسته قرار می‌گیریم، پروایی نداشته باشیم. اگر آری گفتن به شیوه‌ی پوششی که می‌پسندیم ما را از نظر مدافعین وضعیت، در صفِ براندازان تعریف می‌کند، نهراسیم و اگر بواسطه‌ی آری گفتن به غریزه‌ی زیستن یا همدلی با هموطنانمان آسیب‌دیده‌ از جنگ در صف مدافعین نظام قرارمان می‌دهند، پروایی نداشته باشیم.

گزاره ای خطرناک برای ایران و‌ همه‌ی ما ایرانیان

همه می‌دانیم جنگی که اکنون درگرفته، محصول مشترک «نظم بین الملل نابرابر» و وحشی، از یک طرف و «ساختار غیردموکراتیک و فاسد داخلی» از سوی دیگر است.
«این جنگ ما نیست، جنگ جمهوری اسلامی با اسراییل است». خطر این گزاره برای ایران و‌ همه‌ی ما ایرانیان در شرایط کنونی، بسیار بیشتر از جنگنده های F35 است. این گزاره ایست که اسراییل، خیلی بیشتر از ادوات جنگی اش روی آن حساب باز کرده است و بال رسانه ای اش یعنی شبکه اینترنشنال بسیار عریان در حال القای آن است و بی پروا مردم را به شورش دعوت می کند. متاسفانه بستر چنین گزاره ی خطرناکی را با هزار آه و افسوس، فساد نظام سیاسی ایران مهیا کرده است.

در پی حمله اسرائیل به مناطق غیرنظامی

بنا بر گزارش‌های منتشرشده در رسانه‌های بین‌المللی همچون هدف اصلی حملات، ایجاد اختلال در زیرساخت‌های برنامه هسته‌ای ایران و ضربه به فرماندهان ارشد نظامی اعلام شد. با این حال، شواهد میدانی و گزارش‌های منابع داخلی ایران از تلفات گسترده میان شهروندان غیرنظامی حکایت دارد.

مطالب پربازدید

مقاله