ارباب‌سیر اتهام توطئه برای ترور سفیر عربستان با همدستی سپاه قدس را پذیرفت

 منصور ارباب‌سیر، شهروند ایرانی – آمریکایی که متهم شده بود با همدستی اعضای نیروی قدس سپاه پاسداران برای ترور سفیر عربستان در واشنگتن توطئه کرده است، این اتهام را پذیرفت.

آقای ارباب سیر روز چهارشنبه ۲۶ مهر (۱۷ اکتبر) در دادگاه فدرال نیویورک در مقابل قاضی دادگاه قرار گرفت.

قاضی جان کینان، رئیس دادگاه از او پرسید: “آیا این درست است که شما از حدود بهار تا پائیز سال ۲۰۱۱ با همدستانتان که مقامات نظامی ایران بودند، موافقت کردید که ترتیب ترور سفیر عربستان سعودی در آمریکا را بدهید؟”

آقای ارباب سیر به این سئوال پاسخ مثبت داد.

حکم دادگاه در مورد او روز ۲۳ ژانویه (۴ بهمن) صادر می شود و او ممکن است به تحمل حداکثر ۲۵ سال حبس محکوم شود.

خبرگزاری فرانسه گزارش داده است که آقای ارباب سیر نحیف به نظر می رسید و ریش خاکستری داشت و مأموران او را تحت تدابیر شدید امنیتی و با دستبند به دادگاه آوردند و از آنجا خارج کردند.

به نوشته این خبرگزاری، او در دادگاه لبخند می زد، اما برای به یاد آوردن سن خود دچار مشکل شد و در پاسخ به سئوالی که در این مورد از او شده بود، گفت: “فکر می کنم ۵۸ سال”.

آقای ارباب سیر در ماه سپتامبر سال ۲۰۱۱ در فرودگاه بین المللی جان اف کندی در نیویورک بازداشت شد.

چند روز بعد مقامات ارشد قضایی و سیاسی آمریکا اعلام کردند که او از بستگان یکی از فرماندهان نیروی قدس سپاه پاسداران بوده است که سال ها در آمریکا زندگی می کرده و پیش از دستگیری با همدستی اعضای نیروی قدس سپاه در حال توطئه برای ترور عادل عبدالجبیر، سفیر عربستان در آمریکا بوده است.

مقامات ایرانی این اتهامات را قاطعانه تکذیب کردند و گفتند که این ادعاها توطئه ای تازه علیه ایران است.

اما دولت عربستان سعودی به شدت به ایران اعتراض کرد و خواستار دخالت شورای امنیت سازمان ملل در مسئله شد.

اتحادیه اروپا و بریتانیا عبدالرضا شهلایی و حامد (مصطفی) عبداللهی، دو تن از فرماندهان سپاه قدس را به اتهام دست داشتن در توطئه برای ترور سفیر عربستان مشمول تحریم قرار دادند و اعلام کردند که دارایی های احتمالی آنها را توقیف می کنند.

دولت آمریکا پیش از آن آقای شهلایی را به عنوان “قائم مقام فرمانده نیروی قدس سپاه” معرفی و به طراحی حملات علیه نیروهای آمریکایی در عراق متهم کرده بود.

مطالب مرتبط

ضیا نبوی

اگر قرار است در کشاکشِ این تراژدی هولناک، جبهه‌ای را انتخاب کنیم، بهتر آن است که آن سو، طرفِ زندگی باشد و ازینکه بواسطه یک چنین انتخابی چگونه داوری می‌شویم و مطابقِ گفتارهای زندگی‌ناباورِ موجود، در کدام دسته قرار می‌گیریم، پروایی نداشته باشیم. اگر آری گفتن به شیوه‌ی پوششی که می‌پسندیم ما را از نظر مدافعین وضعیت، در صفِ براندازان تعریف می‌کند، نهراسیم و اگر بواسطه‌ی آری گفتن به غریزه‌ی زیستن یا همدلی با هموطنانمان آسیب‌دیده‌ از جنگ در صف مدافعین نظام قرارمان می‌دهند، پروایی نداشته باشیم.

گزاره ای خطرناک برای ایران و‌ همه‌ی ما ایرانیان

همه می‌دانیم جنگی که اکنون درگرفته، محصول مشترک «نظم بین الملل نابرابر» و وحشی، از یک طرف و «ساختار غیردموکراتیک و فاسد داخلی» از سوی دیگر است.
«این جنگ ما نیست، جنگ جمهوری اسلامی با اسراییل است». خطر این گزاره برای ایران و‌ همه‌ی ما ایرانیان در شرایط کنونی، بسیار بیشتر از جنگنده های F35 است. این گزاره ایست که اسراییل، خیلی بیشتر از ادوات جنگی اش روی آن حساب باز کرده است و بال رسانه ای اش یعنی شبکه اینترنشنال بسیار عریان در حال القای آن است و بی پروا مردم را به شورش دعوت می کند. متاسفانه بستر چنین گزاره ی خطرناکی را با هزار آه و افسوس، فساد نظام سیاسی ایران مهیا کرده است.

در پی حمله اسرائیل به مناطق غیرنظامی

بنا بر گزارش‌های منتشرشده در رسانه‌های بین‌المللی همچون هدف اصلی حملات، ایجاد اختلال در زیرساخت‌های برنامه هسته‌ای ایران و ضربه به فرماندهان ارشد نظامی اعلام شد. با این حال، شواهد میدانی و گزارش‌های منابع داخلی ایران از تلفات گسترده میان شهروندان غیرنظامی حکایت دارد.

مطالب پربازدید

مقاله