ادامه بی خبری مطلق از میرحسین و رهنورد در سال جدید‌

ارتباطات محدود میرحسین موسوی و زهرا رهنورد با خانواده از آخرین روز سال ۹۱ به صورت کامل قطع شده است و از وضعیت آنها هیچ گونه خبری در دست نیست.

به گزارش کلمه، پس از دیدار میرحسین موسوی و زهرا رهنورد با دخترانشان در روز سی ام اسفندماه، که پس از چند ماه محرومیت از ملاقات صورت گرفته بود، آنها از هر گونه تماس حتی تلفنی نیز محروم شده اند. این میزان بی خبری مطلق و بی سابقه باعث نگرانی شدید خانواده شده است.

پیش از این هم، حتی در زمانی که دختران موسوی و رهنورد تا چند ماه از پدر و مادر خود بی خبر می ماندند، هر از چند هفته یک بار می توانستند با برخی اقوام خود تماس کوتاه تلفنی داشته باشند و از سلامتی و احوال خود خبر دهند.

اما در بیست روز اخیر حتی این تماس های محدود نیز به صورت کامل قطع شده است و بدین ترتیب، میرحسین و رهنورد در هفته های اخیر در تنهایی مطلق و خانواده آنها نیز در بی خبری کامل به سر می برند.

مهدی کروبی، میرحسین موسوی و زهرا رهنورد از بهمن ماه سال ۸۹ بدون هیچ گونه استناد قانونی در حصر خانگی به سر می برند. در قوانین تخلفات و جرائم کشور، تعبیر و مجازاتی به اسم حصر وجود ندارد‬. ضمن اینکه همین روند از آغاز بدون طی هرگونه فرایند قانونی شکل گرفته و در طول مدت بیش از دو سال اخیر نیز خارج از هر گونه ضوابط قانونی ادامه یافته است.

این همراهان جنبش سبز در حبس خانگی حتی از حقوق یک زندانی معمولی در مورد ملاقات، تماس و مرخصی برخوردار نبوده اند. همین مساله سبب شده که تماس آن ها با خانواده شان از روال مشخصی برخوردار نباشد و هر گاه که زندانبان بخواهد و تشخیص دهد، قطع شود. به گونه ای که زهرا رهنورد در سال نو حتی امکان تماس با مادرش را نداشته است و در کنار میرحسین موسوی سال را در بی خبری مطلق و تنهایی محض نو کرده اند.

مجازات میرحسین موسوی و زهرا رهنورد به دلیل همراهی با اعتراضات مردم به تقلب در انتخابات ریاست جمهوری سال ۸۸، به خانواده آنها نیز گسترش یافته است. دختران موسوی و رهنورد امسال سومین نوروز را هم در نبود پدر و مادرشان گذراندند .

مطالب مرتبط

ضیا نبوی

اگر قرار است در کشاکشِ این تراژدی هولناک، جبهه‌ای را انتخاب کنیم، بهتر آن است که آن سو، طرفِ زندگی باشد و ازینکه بواسطه یک چنین انتخابی چگونه داوری می‌شویم و مطابقِ گفتارهای زندگی‌ناباورِ موجود، در کدام دسته قرار می‌گیریم، پروایی نداشته باشیم. اگر آری گفتن به شیوه‌ی پوششی که می‌پسندیم ما را از نظر مدافعین وضعیت، در صفِ براندازان تعریف می‌کند، نهراسیم و اگر بواسطه‌ی آری گفتن به غریزه‌ی زیستن یا همدلی با هموطنانمان آسیب‌دیده‌ از جنگ در صف مدافعین نظام قرارمان می‌دهند، پروایی نداشته باشیم.

گزاره ای خطرناک برای ایران و‌ همه‌ی ما ایرانیان

همه می‌دانیم جنگی که اکنون درگرفته، محصول مشترک «نظم بین الملل نابرابر» و وحشی، از یک طرف و «ساختار غیردموکراتیک و فاسد داخلی» از سوی دیگر است.
«این جنگ ما نیست، جنگ جمهوری اسلامی با اسراییل است». خطر این گزاره برای ایران و‌ همه‌ی ما ایرانیان در شرایط کنونی، بسیار بیشتر از جنگنده های F35 است. این گزاره ایست که اسراییل، خیلی بیشتر از ادوات جنگی اش روی آن حساب باز کرده است و بال رسانه ای اش یعنی شبکه اینترنشنال بسیار عریان در حال القای آن است و بی پروا مردم را به شورش دعوت می کند. متاسفانه بستر چنین گزاره ی خطرناکی را با هزار آه و افسوس، فساد نظام سیاسی ایران مهیا کرده است.

در پی حمله اسرائیل به مناطق غیرنظامی

بنا بر گزارش‌های منتشرشده در رسانه‌های بین‌المللی همچون هدف اصلی حملات، ایجاد اختلال در زیرساخت‌های برنامه هسته‌ای ایران و ضربه به فرماندهان ارشد نظامی اعلام شد. با این حال، شواهد میدانی و گزارش‌های منابع داخلی ایران از تلفات گسترده میان شهروندان غیرنظامی حکایت دارد.

مطالب پربازدید

مقاله