بزرگداشت شاگرد آیت الله منتظری در مالزی

احمد قابل ساربان و قافله سالار کاروان اهل دل

جمعی از ایرانیان مقیم مالزی در هفتمین روز پرواز استاد فقید احمد قابل، گرد هم آمدند تا یاد این فقیه آزادیخواه را گرامی بدارند.

به گزارش سایت ملی-مذهبی  روز یکشنبه ۷ آبان ماه ۱۳۹۱ در کوالالامپور به همت راه سبز ایرانیان مالزی (رسام)، تعدادی از جوانان ایرانی ساکن مالزی در جلسه بزرگداشت استاد احمد قابل شرکت کردند.

در این مراسم پس از تلاوت آیات قرآن تصاویری از سخنرانی های احمد قابل پخش شد که در آنها  خطاب به دوستانی که به او گوشزد می‌کنند تا همهٔ آنچه می‌اندیشد را نگوید، می‌گفت اگر حرفهای او را که اتفاقا بسیاری از فقهای متقدم هم قبول داشته‌اند در گذشته می‌گفتند، حالا این وضعیت پیش نمی‌آمد. او دردمند بود و از سکوت اهل حوزه می‌نالید که می‌دانند و به نام مصلحت حقیقت را کتمان می‌کنند.

در ادامه مراسم پیام برادرش حجت الاسلام هادی قابل که برای این جلسه ارسال شده بود قرائت شد.

متن کامل این پیام به شرح زیر است:

بسم الله الرحمن الرحیم

ان الذین قالوا ربنا ثم استقاموا تتنزل علیهم الملائکه الا تخافوا ولا تحزنوا و ابشروا بالجنته التی کنتم تو عدون (سوره فصلت آیه ۳۰)

خواهران و برادران گرامی:

از ابراز همدردی شما در سوگ مردی آزاده، حق مدار، ژرف نگر و نو اندیش استاد احمد قابل از سوی خود، مادر رنجدیده، همسر داغدار، یگانه دختر بسوگ نشسته، برادران و خواهران و سایر بستگان سپاسگذاری می‌کنم. خدای پاداش نیکو به شما عنایت فرماید.

احمد ما و شما تمام دغدغه‌اش دفاع از اسلام رحمت، عقلانی و مدارا محور، و دفاع از انسانیت و حقوق ملت بود. او از سر وظیفه سخن می‌گفت و از سر وظیفه انتقاد می‌کرد و از سر وظیفه رنج‌ها را به جان می‌خرید. هرگز او را گلایه‌مند از شرایط پیش آمده برایش ندیدم. چه در زندان چه در هجرت و غربت، و چه در بستر بیماری و درد، همواره زبان شکر و سپاس به درگاه خداوند یکتا داشت. هرگاه و در هر شرایط این بیماری سخت از او حالش را می‌پرسیدم پاسخش فقط الحمدوالله بود.

احمد از میان ما رفت، داغ و دریغش بر دل ما نشست. دریغ از نشناختنش، دریغ از خسارت نبودنش در این زمان که نیاز به چنین مردان جستجوگر و نو اندیش می‌باشد. یقین دارم که دوستان و هم فکران احمد در حوزه‌های علمیه و دانشگاه‌ها در تمام نقاط دنیا راه و اندیشه او را ادامه داده و بارور خواهند ساخت.

یکی از توصیه‌های احمد همواره این بود که زبان به توهین و ناسزا نداشته باشید، اگرچه دشمن شما باشد. بکوشید تا با نقد منصفانه، منطق استوار خود را نشان دهید.

بار دیگر از همه شما سپاسگزارم و همه شما را به خدای رحمان می‌سپارم.

یاد احمد گرامی و راهش پر رهرو باد

هادی قابل – تهران ۷/۸/۹۱

پس از قرائت پیام حجت الاسلام هادی قابل، استاد حامد علوی از دوستان و یاران نزدیک زنده یاد احمد قابل که در روزهای آخر در کنار ایشان بوده است، طی ارتباطی تلفنی با جلسه بزرگداشت با ذکر یادی از احمد قابل گفت: «احمد حکم اجتهادش را از آیت الله منتظری دریافت کرده بود. این حکم هم در نوع خود یک استثنا بود. حکم ایشان به این شکل معنای اجتهاد علی الاطلاق داشت. یعنی مجتهدی بود که می‌تواند در فقه، اصول، تفسیر و کلام می‌تواند اجتهاد کند.»

پس از آن، علی کلائی از جوانان و دانشجویان حاضر در جلسه متنی را قرائت کرد و در آن احمد قابل را فردی صریح شجاع خواند که در نقد حاکمان مستبد ایران از هیچ امری فروگذار نکرد. همچنین او قابل را یک اصلاح گر و نو اندیش تحول خواه درعرصه نظر و عمل دانست. او در پایان حاضران را مخاطب قرار داد و گفت: «احمد قابل رفت. اما منش او ماند و باید بر آن کار کرد و نوشت. احمد قابل رفت. اما معلم شجاعت و صراحت و بت شکنی شد. احمد قابل رفت. اما روش و اندیشه او در شریعت عقلانی برای ما به یادگار ماند. اینک ما مانده‌ایم و راه و منش و اندیشه احمد قابل. ما مانده‌ایم و راه و منش و اندیشه هدی صابر، هاله سحابی و عزت الله سحابی. چقدر اهل پیگیری هستیم؟ چقدر اهل یادگیری هستیم؟ احمد قابل پرواز کرد. پس از او ما چه خواهیم کرد؟ ما چه می‌کنیم؟»

سخنران اصلی این مراسم  یار ۲۰ ساله استاد احمدقابل،دکترمحسن کدیوربود. اودرباب «مجاهدت‌های علمی مرحوم احمدقابل»به ایراد سخنرانی پرداخت.

کدیور در این سخنرانی با اشاره به شخصیت علمی و فقهی این فقیه نواندیش او را دردمندی دیندار توصیف می‌کند که تلاش کرد تا در جهان امروز دین اسلام و فقه شیعی را برای دینداران سهل‌تر و آسان‌تر و پذیرفتنی‌تر کند. کدیور قابل را فقیهی آسانگیر خواند که شریعت برای او سهله سمحه است.

کدیور در ادامه  به روش دین پژوهی استاد قابل پرداخت و با بیان اینکه «از ایشان کتابهای منتشر نشدهٔ ارزشمندی باقی مانده است»، آن فقیه فقید را از نواندیشان متن گرایی دانست که می‌خواست از ابزارهای فقهی و فتاوی مبتنی بر عقل استفاده کند تا راهگشای معضلات تقابل شریعت و زندگی مدرن باشد.

کدیور سه اصل مبنایی حق انحصاری تشریع در منطقه الفراغ عقل برای شریعت، اصاله الاباحه عقلیه و مدارا با عقلانیت بشر را برای «شریعت عقلانی» قابل عنوان کرد  و با ذکر مثالی از نوع مواجه احمد قابل با نقد نظریه عدالت به مثابه انصاف گفت  که «زمانی که قابل مورد انتقاد قرار می‌گیرد که شما که از لزوم اخلاقی بودن شریعت، لزوم عادلانه بودن شریعت دم می‌زنید، خب بوده‌اند متفکرین معاصری چون جان راولز که عدالت به مثابه انصاف را ارائه کرده‌اند در حالی که چنین مطالبی در میان مسلمانان چنین نظریه پردازی‌هایی مشاهده نمی‌شود.»  او در پاسخ می‌نویسد که اگر بدانیم که متفکری عربی زبان چند صده پیش در کتابی به نام غررالحکم و دررالکلم از قول پیشینیان خود آورده است که العدل انصاف، چه نتیجه‌ای باید گرفت؟ یعنی به روایتی از امیر المومنین علیه السلام در این کتاب استناد می‌کند که چون ایشان فرموده‌اند عدل یعنی انصاف. بنابراین نمی‌توان گفت که نخستین گوینده نظریه عدالت به مثابه انصاف جان راولز است.»

محسن کدیور با بیان اینکه قابل معتقد بود با تمام حجیتی که معتزله و تشیع برای عقل قائل شده‌اند اما به هیچ وجه عقل را آنچنان که باید و شاید در فتاوی دینی به حساب نیاورده‌اند . از این رو این فقیه نواندیش که سال‌ها در محضر آیت الله العظمی منتظری تلمذ کرده بود، می‌خواست تا با ارجحیت عقل که مرادش همین عقل عرفی معاصر است و با در نظر گرفتن اجماع عقلا، راهی تازه در فتاوی دینی بگشاید.

کدیور که سال‌ها با احمد قابل، مراوده داشته است این نکته را ابراز کرد که آن فقیه فقید، تقیه را بر خود حرام کرده بود و از این رو آنچه را از دین دریافت می‌کرد با شجاعت بیان می‌کرد بی‌اینکه از تبعات آن هراسی به خود راه دهد، از همین رو بود که بسیار ی از فتاوی احمد قابل حتی در محیط حوزوی تحمل نمی‌شد.

محسن کدیور در بخش دیگری از سخنرانی‌اش احمد قابل را از جمله فقیهان انگشت شماری دانست که سعی می‌کنند تا شریعت را برای مردم پذیرفتنی کنند و بر آن‌ها سخت نگیرند. از این رو قابل سعی می‌کرد تا به آن قسمت از روایات و فتاوی کمیاب علمای پیش از خود استناد کند که اکثریت علما به خاطر تقیه و هراس کنار گذاشته بودند.

همچنین کدیور با ذکری چند از برخی از فتاوای شاذ و نادر احمد قابل تصریح می‌کند که «جناب احمد قابل معتقد بود ما به کمک اجتهاد سنتی می‌توانیم بسیاری از گره‌های انسان معاصر را باز کنیم و یک اسلام کاملا متجدد ارائه کنیم.»

محسن کدیور در پایان سخن با ذکر اینکه زنده یاد استاد احمد قابل شاعر نیز بوده‌اند و حدود ۷۹ قطعه شعر از ایشان بر جای مانده است، به ذکر یک دو بیتی از اشعار احمد قابل پرداخت:

شاد و خندان گشته ایامم به کام … محمل دلدار را حامل شدم

من اسیر گل بدم اما کنون … ساربان کاروان دل شدم

کدیور با ذکر اینکه تخلص شعری احمد قابل «اسیر» بود سخن خود را اینگونه به پایان می‌دهد که: «یقینا احمد قابل ساربان و قافله سالار کاروان اهل دل در ایرانیان سبز معاصر است.»

 

 

مطالب مرتبط

ضیا نبوی

اگر قرار است در کشاکشِ این تراژدی هولناک، جبهه‌ای را انتخاب کنیم، بهتر آن است که آن سو، طرفِ زندگی باشد و ازینکه بواسطه یک چنین انتخابی چگونه داوری می‌شویم و مطابقِ گفتارهای زندگی‌ناباورِ موجود، در کدام دسته قرار می‌گیریم، پروایی نداشته باشیم. اگر آری گفتن به شیوه‌ی پوششی که می‌پسندیم ما را از نظر مدافعین وضعیت، در صفِ براندازان تعریف می‌کند، نهراسیم و اگر بواسطه‌ی آری گفتن به غریزه‌ی زیستن یا همدلی با هموطنانمان آسیب‌دیده‌ از جنگ در صف مدافعین نظام قرارمان می‌دهند، پروایی نداشته باشیم.

گزاره ای خطرناک برای ایران و‌ همه‌ی ما ایرانیان

همه می‌دانیم جنگی که اکنون درگرفته، محصول مشترک «نظم بین الملل نابرابر» و وحشی، از یک طرف و «ساختار غیردموکراتیک و فاسد داخلی» از سوی دیگر است.
«این جنگ ما نیست، جنگ جمهوری اسلامی با اسراییل است». خطر این گزاره برای ایران و‌ همه‌ی ما ایرانیان در شرایط کنونی، بسیار بیشتر از جنگنده های F35 است. این گزاره ایست که اسراییل، خیلی بیشتر از ادوات جنگی اش روی آن حساب باز کرده است و بال رسانه ای اش یعنی شبکه اینترنشنال بسیار عریان در حال القای آن است و بی پروا مردم را به شورش دعوت می کند. متاسفانه بستر چنین گزاره ی خطرناکی را با هزار آه و افسوس، فساد نظام سیاسی ایران مهیا کرده است.

در پی حمله اسرائیل به مناطق غیرنظامی

بنا بر گزارش‌های منتشرشده در رسانه‌های بین‌المللی همچون هدف اصلی حملات، ایجاد اختلال در زیرساخت‌های برنامه هسته‌ای ایران و ضربه به فرماندهان ارشد نظامی اعلام شد. با این حال، شواهد میدانی و گزارش‌های منابع داخلی ایران از تلفات گسترده میان شهروندان غیرنظامی حکایت دارد.

مطالب پربازدید

مقاله