اعتراض رضا شریفی بوکانی به وضعیت وخیم زندانیان کرد

در خواب‌های پریشان شان کابوس مرگ می‌بینند

رضا شریفی بوکانی زندانی سیاسی زندان رجایی شهر کرج در شرح مصائب زندانیان سیاسی کرد نامه ای نوشته و از عدم رسیدگی به وضعیت این زندانیان انتقاد کرده است. 

وی در نامه خود با اشاره به این که تعدادی از این زندانیان منتظر اجرای حکم اعدام هستند از اینکه عضویت یا هواداری از یک گروه سیاسی به قیمت جان یک انسان تمام شود   انتقاد کرده است. 

این زندانی سیاسی با اشاره به وضعیت محمد نظری، کریم معروف عزیز، شیرکوه عارفی، جبیب گلسری و حبیب الله لطیفی این پرسش را مطرح کرده :«اگر مقامات قضایی و امنیتی قصد جان محمد نظری و کریم معروف عزیز را ندارند ۱۶ سال زندان و ۲۰ سال زندان برایشان کافی نیست؟»

متن کامل این نامه به نقل از هرانا به شرح زیر است:

شاید برای بعضی‌ها جای سوال باشد که یک زندانی سیاسی کرد به نام محمد نظری  بیست سال است در زندان می‌باشد. بیست سال پیش از سوی ماموران امنیتی در یکی از مناطق کرد نشین دستگیر شده است و پس از ماه‌ها اقامت در سلول‌های انفرادی، تحت شکنجه‌های روحی و جسمی قرار گرفته و فشار‌های زیادی را بر وی تحمیل کردند.

در آن وقت ایشان را به اتهام همکاری و ارتباط با حزب دموکرات کردستان متهم نمودند و در دادگاه انقلاب ارومیه به حکم اعدام محکوم شده‌است و بعد‌ها طی چندین بار اعتراض با یک درجه تخفیف حکم ایشان به ابد تبدیل شد.

این زندانی سیاسی بیست سال را در زندان‌های مختلف ایران حتی بدون یک روز مرخصی به صورت پیوسته در حال سپری کردن محکومیت ناعادلانه خود می‌باشد. محمد نظری بهترین لحظات زندگی خود را پشت میله‌های زندان گذرانده است. بیست سال زندان، محرومیت از زندگی تاوان کدام گناه می‌باشد؟

وی مدعی است که تنها علیه ایشان پرونده سازی شده است و اسناد و مدارک دروغین علیه این زندانی ستم دیده ارائه داده‌اند. در هنگام دستگیری ۳۰ سال سن داشته و فارغ از هرگونه عملیات مسلحانه و اقدام علیه امنیت در میان مردمان محروم و سخت کوش کردستان به زندگی خود می‌پرداخت. آیا بر چه اساس و قانونی مقامات قضایی و مسئولین امنیتی چنین حکمی را به این شخص ابلاغ نمودند؟

آیا برایشان جای سوال نیست که بیست سال زندان تاوان کدام گناه می‌باشد؟

به واقع مقامات رژیم و مسئولین وزارت اطلاعات با چنین غرض ورزی‌ها و کینه توزی‌هایی که از سال‌ها پیش با مردمان کرد داشته‌اند تنها هدفشان انتقام جویی است. قصد دارند محمد نظری مثل سایر زندانیان سیاسی که در زندان‌ها به طرز مشکوکی جان باخته‌اند از جمله اکبر محمدی، ولی الله فیض مهدوی، محسن دکمه چی، منصور رادپور و مهدی زالیه که همه این عزیزان به خاطر اعمال فشار‌های سنگین مسئولین از دنیا رفتند.

از مقامات حزب دموکرات کردستان انتظار می‌رود که در کنار این زندانی سیاسی باشند و از ایشان حمایت کنند و می‌خواهم که این زندانی سیاسی هم جزئی از آن‌ها باشد. هم اکنون محمد نظری که در سالن ۱۲ زندان رجایی شهر محبوس است، مدت چهار روز است در اعتصاب غذای نامحدود به سر می‌برد و لب‌های خود را نیز با نخ دوخته است.

حال  ماه هاست دچار افسردگی شده است و حتی طعم زندگی را هم فراموش کرده است. تا اینکه روز پنجشنبه هفته گذشته در زندان با خواهرش ملاقات داشته است که از چند ماه پیش خانواده وی نامه‌ای خطاب به علی خامنه‌ای نوشته بودند.

در این نامه به وضعیت قضایی ایشان اشاره شده بود که به پرونده او رسیدگی کنند. در حالی که خواهر محمد نظری پشت کابین‌های سالن ملاقات پاسخ این نامهٔ بیت خامنه ای! را به طور خلاصه برایش شرح داد که اشاره نمودند که او ۱۵ سال پیش باید اعدام می‌شد. پس چرا زنده است؟

این زندانی سیاسی به خاطر چنین جواب ضد بشری و ضد انسانی علی خامنه‌ای و عدم رسیدگی به وضعیت پرونده‌اش دست به چنین اعتصابی زده است و تا رسیدن به خواسته‌هایش که آزادی است ادامه خواهد داد.

مقامات رژیم قصد دارند که زندانیان سیاسی توبه نامه بنویسند و ابراز ندامت و پشیمانی کنند. می‌خواهم بگویم این اشخاص از جمله علی خامنه‌ای، آقای لاریجانی رییس قوه قضاییه، جعفری دولت آبادی مسئول وزارت اطلاعات که به دستور آن‌ها علیه مردم بی‌گناه پرونده سازی می‌کنند و با روش‌های پست خود می‌خواهند که متهم را به چالش بکشانند، صد‌ها نفر از مخالفین و منتقدین را روانه زندان کرده‌اند.

این اشخاص باید از همه ملت ایران خصوصا زندانیان فعلی و خانواده‌هایشان و یا آنانی که زیر شلاق استبداد به شهادت رسیده‌اند، باید از مردم تقاضای عفو بخشش کنند نه اینکه ما از آن‌ها تقاضای عفو و بخشش کنیم.

هم چنین زندانی سیاسی کرد با ۷۲ سال سن به نام کریم معروف عزیز که تبعه کردستان عراق می‌باشد، ۱۶ سال پیش به اتهام جاسوسی و همکاری با یکی از دولت‌ها در دادگاه انقلاب ارومیه به حکم اشد مجازات محکوم شده است.

این زندانی سیاسی با توجه به سن بالایی که دارد ۱۶ سال بدون ملاقات، مرخصی و بدون کوچک‌ترین امکاناتی در زندان‌های ایران محکومیت خود را گذرانده است و حال خانواده‌اش در یکی از کشور‌های اسکاندیناوی اقامت دارند. کریم معروف عزیز دوران سخت و طاقت فرسایی را می‌گذراند و به مریضی‌های جسمی و روحی دچار است.

چرا کسی نمی‌پرسد ۱۶ سال زندان تاوان کدام گناه است؟ با اینکه تمام اتهامات خود را مردود شمرده است و در بازجویی‌ها از روی اجبار او را وادار کرده‌اند که اعتراف کند و چرا مقامات حکومت اقلیمی کردستان عراق در برابر این شهروند تبعه کرد سکوت کرده‌اند؟

هم اکنون در مورد سه زندانی سیاسی کرد که طی دو سال و سه سال پیش در مناطق مرزی کردستان دستگیر شده‌اند و در دادگاه انقلاب در درجه اول به حکم اعدام محکوم شده‌اند. این سه زندانی شیرکوه عارفی، حبیب گلسری، حبیب الله لطیفی که به اتهام ارتباط و عضویت در احزاب کرد در آستانه حکم اعدام هستند.

خصوصا حبیب گلسری که از چند ماه پیش بدون هیچ دلیلی به زندان سمنان تبعید شده است و چندین بار او را به مرگ تهدید کرده‌اند. هر کدام از آن‌ها در خواب‌های پریشانشان کابوس مرگ را می‌بینند و با این حکم ضد انسانی دست و پنجه نرم می‌کنند. من بر این عقیده هستم که عضویت یا هواداری از یکی از احزاب کرد نباید به قیمت جان یک شهروند تمام شود. برای نجات جان آن‌ها تلاش کنید. آیا با اعدام کردن زندانیان سیاسی مخالفان رژیم کاهش می‌یابند؟

گناه مردمان کرد این است که در مرحله نخست کرد هستند، مذهب آن‌ها سنی است و احزاب و تشکل‌های سیاسی را دارند. از سال‌ها پیش مردمان کردستان داستان غم انگیز و پرغصه‌ای را پشت سر گذاشته‌اند که حتی از رونق‌های سرمایه داری و اقتصادی نیز محروم بوده‌اند و همیشه تحت ستم زندگی کرده‌اند. این نظام در کردستان هیچ گونه مشروعیتی ندارد و روز به روز بر مخالفان آن‌ها افزوده می‌شود و حتی شخص علی خامنه‌ای را به رسمیت نمی‌شناسند جز عوامل و جیره خواران اطلاعات و سپاه پاسداران که به دنبال تقویت کردن این رژیم هستند.

هر چند که ۳۴ سال از حاکمیت این رژیم می‌گذرد که تا به حال در حق همه ملت ایران ظلم شده است خصوصا مردمان کردستان که از سال‌ها پیش بمب را بر روی سر آن‌ها ریخته‌اند و هر سال به خاطر ایجاد رعب و وحشت برخی از هم وطنان ما را اعدام می‌کنند.

در پایان اینکه اگر مقامات قضایی و امنیتی قصد جان محمد نظری و کریم معروف عزیز را ندارند ۱۶ سال زندان و ۲۰ سال زندان برایشان کافی نیست؟

چنین مسائل دردناکی که در زندان‌ها رخ می‌دهد باعث همه این‌ها شخص علی خامنه‌ای می‌باشد که عامل سرکوب، کشتار، شکنجه، و اعدام زندانیان بی‌گناه و ستم دیده سیاسی می‌باشد.

بنده به عنوان یک زندانی سیاسی کرد از تمام مجامع و سازمان‌های حقوق بشری و هم چنین روسای سازمان‌های عفو بین الملل می‌خواهم که در کنار این زندانیان باشند و از آن‌ها حمایت کنند.

رضا شریفی بوکانی

جمعه ۱۰ شهریور ماه سال ۱۳۹۱

مطالب مرتبط

ضیا نبوی

اگر قرار است در کشاکشِ این تراژدی هولناک، جبهه‌ای را انتخاب کنیم، بهتر آن است که آن سو، طرفِ زندگی باشد و ازینکه بواسطه یک چنین انتخابی چگونه داوری می‌شویم و مطابقِ گفتارهای زندگی‌ناباورِ موجود، در کدام دسته قرار می‌گیریم، پروایی نداشته باشیم. اگر آری گفتن به شیوه‌ی پوششی که می‌پسندیم ما را از نظر مدافعین وضعیت، در صفِ براندازان تعریف می‌کند، نهراسیم و اگر بواسطه‌ی آری گفتن به غریزه‌ی زیستن یا همدلی با هموطنانمان آسیب‌دیده‌ از جنگ در صف مدافعین نظام قرارمان می‌دهند، پروایی نداشته باشیم.

گزاره ای خطرناک برای ایران و‌ همه‌ی ما ایرانیان

همه می‌دانیم جنگی که اکنون درگرفته، محصول مشترک «نظم بین الملل نابرابر» و وحشی، از یک طرف و «ساختار غیردموکراتیک و فاسد داخلی» از سوی دیگر است.
«این جنگ ما نیست، جنگ جمهوری اسلامی با اسراییل است». خطر این گزاره برای ایران و‌ همه‌ی ما ایرانیان در شرایط کنونی، بسیار بیشتر از جنگنده های F35 است. این گزاره ایست که اسراییل، خیلی بیشتر از ادوات جنگی اش روی آن حساب باز کرده است و بال رسانه ای اش یعنی شبکه اینترنشنال بسیار عریان در حال القای آن است و بی پروا مردم را به شورش دعوت می کند. متاسفانه بستر چنین گزاره ی خطرناکی را با هزار آه و افسوس، فساد نظام سیاسی ایران مهیا کرده است.

در پی حمله اسرائیل به مناطق غیرنظامی

بنا بر گزارش‌های منتشرشده در رسانه‌های بین‌المللی همچون هدف اصلی حملات، ایجاد اختلال در زیرساخت‌های برنامه هسته‌ای ایران و ضربه به فرماندهان ارشد نظامی اعلام شد. با این حال، شواهد میدانی و گزارش‌های منابع داخلی ایران از تلفات گسترده میان شهروندان غیرنظامی حکایت دارد.

مطالب پربازدید

مقاله