تحلیل محسن رنانی از دولت

آتش نشانی که از بازار ارز به بازار طلا یا شیر می رود

محسن رنانی، استاد دانشگاه اصفهان اعتقاد دارد دولت ایران به یک آتش نشان تبدیل شده است که از بازار ارز به بازار طلا یا شیر می رود.

به گزارش خبرآنلاین در همایشی که با میزبانی اتاق بازرگانی تهران و به منظور بررسی چالش های تولید ملی و حمایت از کار و سرمایه ایرانی برگزار شد، « محسن رنانی» استاد دانشگاه اصفهان، پشت تریبون ایستاد تا تصویری از نشانه های «کهولت اقتصاد ایران» را برای میهمانان این گردهمایی به نمایش بگذارد.

او سخنانش را این گونه آغازکرد که« اقتصاد ایران وارد مرحله ای شده است که همه تمهیدات مورد استفاده در سیستم های سالم را بی پاسخ می گذارد.»

به گزارش خبرآنلاین رنانی سپس مخاطبانش را در برابر این پرسش قرار داد که «آیا اقتصاد ایران برای ایجاد تحرک در تولید ملی مهیاست؟» و در ادامه گفت:« اگر سابقه دخالت دولت ها در اقتصاد را مورد بررسی قرار دهیم از زمان آدام اسمیت تا بحران 1929سخن برسر این است که دولت از دخالت در اقتصاد پرهیز کرده و در وظایف حاکمیتی چابک عمل کند. پس از آن نیز مباحثی پیرامون دولت رفاه مطرح شد و البته شکل گیری نهضت های استقلال طلبی جهان سومی نیزدر پیش بود؛ به طوری که دولت ها برای تحقق این آرمان ها ناگزیر به مداخله در اقتصاد شدند.»

او افزود:« این وضعیت دراقتصاد های نفتی به مراتب بدتر است و دولت ها چه براساس برنامه عمل کنند و چه بدون برنامه، متهم به دخالت می شوند. آنگونه که اکنون توقعات از دولت از کنترل تورم و رکود فراتر رفته وتنظیم بازار گوشت و شیر را نیز در برمی گیرد که این آفتی بزرگ است.»

این استاد دانشگاه درادامه سخنانش، بار دیگر این موضوع را به چالش کشید که چرا اقتصاد ایران به رغم اعمال سیاست های مختلف، همچنان در حالت کرختی قرار دارد؟ او اما در پاسخ این پرسش گفت:«اقتصاد ایران از منظر اقتصاد نئوکلاسیک از حالت یک اقتصاد نرمال خارج شده است و دچار تب و بیماری است.»

درتحلیل رنانی از شرایط اقتصاد ایران، نخست « بالا بودن هزینه مبادله» و«عدم انجام وظایف حاکمیتی توسط دولت»،« دولت ناهمگن» و« کاهش سرمایه های اجتماعی» است. ویژگی دولت ناهمگن از نگاه او به این صورت است که هربخش از حکومت در دست یک گروه سیاسی است که البته اهداف خود را دنبال می کند.

رنانی ادامه داد:« گزینه های اول و دوم در دولت ها جنگ و سازندگی ظهور کرد. دولت ناهمگن نیز در زمان به روی کار امدن دولت اصلاحات شکل گرفت و کاهش سرمایه های اجتماعی نیز در دولت نهم ودهم بر کشور عارض شد که البته اکنون همه این موارد در جامعه ایران مشاهده می شود.»

سیاست های ایجابی ممنوع

این اقتصاد دان به مفروضات علم اقتصاد اشاره کرد و گفت:« این مفروضات برای کشوری کاربرد دارد که اقتصاد آن وارد کهولت نشده است.»

او بابیان اینکه، سیاستگذاری ها در دوران کهولت اقتصاد باید سلبی باشد، افزود:« درست در شرایطی که اقتصاد ایران وارد دوران کهولت شده استف دولت دولت سیاست های ایجابی وضع می کند.»

او اما در ادامه دلایل خود را برای کهولت اقتصاد ایران توضیح داد:« در سلسله مراتب سیستم ها، اقتصاد به عنوان یک نظام در ردیف هشتم قرار گرفته است؛بنابراین هرقاعده ای که بر ردیف های نخست حکمفرما باشد، در سیستم های بالا نیز حاکم است. بر اساس این مدل، سیستم اقتصاد زنده تر از سیستم بدن انسان تلقی می شود.»

این اقتصاد دان استدلال خود را این گونه به اثبات رساند که در صورت تزریق سم به بدن انسان، واکنش همه سلول ها یکسان خواهد بود اما در صورت وارد آوردن شوک به اقتصاد، واکنش بخش های مختلف آن متفاوت خواهد بود. در عین حال، حساسیت اقتصاد به تحریک، شدیدتر ازسیستم بدن انسان است. »

او در بخش دیگری از سخنانش گفت که ارزیابی شاخص های اقتصادی را نخست به دلیل «پیچیدگی محاسبات» والبته به دلیل «سیاسی شدن بررسی این شاخص ها» چندان قابل استناد نمی داند؛اما شاخص «تولید اشتغال» را محصول کلیت نظام سیاسی واقتصادی دانست و سپس گفت:« خطای سیاستگذاران این است که ایجاد فرصت های شغلی را به عنوان بیلان خود در زمینه تولید شغل ارائه می دهند در حالی که مفهوم این دو از یکدیگر متمایز است.»

او گفت:« آمار نیروی کار از سال 1384 تا 1390 که مرکز آمار منتشر کرده است، حاکی ازآن است در طول 5 الی 6 سال گذشته، تعداد شاغلان از 20 تا 21 میلیون نفر فراتر نرفته است. این نشانگر رکود مزمن و فرتوت شدن اقتصاد است.»

استاد اقتصاد دانشگاه اصفهان، در ادامه به شاخص های کهولت اقتصاد ایران اشاره کرد و «کاهش مستمر انرژی»، «کاهش مستمر کارایی سیستم» را به عنوان بخشی از شاخص های پیری اقتصاد ایران برشمرد و گفت:« دولت ایران به یک آتش نشان تبدیل شده است که از بازار ارز به بازار طلا یا شیر می رود. »

او در ادامه «پاسخ دهی دیرهنگام»، «کاهش مستمر تحرک و سرزندگی » را نیز جزو ویژگی های چنین اقتصادی برشمرد و همه این موارد را در دو شاخص «کاهش انعطاف پذیری» و«کنترل پذیری» خلاصه کرد.

او براین عقیده است که گذارازاین دوران، شروطی دارد:« سیاستگذاران باید از اتخاذ سیاست های ایجابی پرهیز کنند. در این دوران جراحی اقتصادی ممنوع است.»

رنانی براین عقده است که اقتصاد ایران، دچار چرخه معیوب تخلیه و تخریب سرمایه اقتصادی، اجتماعی و انسانی است.

این استاد دانشگاه در ادامه سخنانش، اولویت بندی اهداف ملی را نیز به عنوان یکی دیگر از ملزومات شرایط کهولت اقتصادی دانست و افزود:«اقتصاد ایران دیگر فرصت ندارد و باید آثاراسترس را از اقتصاد زدود.»

 

مطالب مرتبط

ضیا نبوی

اگر قرار است در کشاکشِ این تراژدی هولناک، جبهه‌ای را انتخاب کنیم، بهتر آن است که آن سو، طرفِ زندگی باشد و ازینکه بواسطه یک چنین انتخابی چگونه داوری می‌شویم و مطابقِ گفتارهای زندگی‌ناباورِ موجود، در کدام دسته قرار می‌گیریم، پروایی نداشته باشیم. اگر آری گفتن به شیوه‌ی پوششی که می‌پسندیم ما را از نظر مدافعین وضعیت، در صفِ براندازان تعریف می‌کند، نهراسیم و اگر بواسطه‌ی آری گفتن به غریزه‌ی زیستن یا همدلی با هموطنانمان آسیب‌دیده‌ از جنگ در صف مدافعین نظام قرارمان می‌دهند، پروایی نداشته باشیم.

گزاره ای خطرناک برای ایران و‌ همه‌ی ما ایرانیان

همه می‌دانیم جنگی که اکنون درگرفته، محصول مشترک «نظم بین الملل نابرابر» و وحشی، از یک طرف و «ساختار غیردموکراتیک و فاسد داخلی» از سوی دیگر است.
«این جنگ ما نیست، جنگ جمهوری اسلامی با اسراییل است». خطر این گزاره برای ایران و‌ همه‌ی ما ایرانیان در شرایط کنونی، بسیار بیشتر از جنگنده های F35 است. این گزاره ایست که اسراییل، خیلی بیشتر از ادوات جنگی اش روی آن حساب باز کرده است و بال رسانه ای اش یعنی شبکه اینترنشنال بسیار عریان در حال القای آن است و بی پروا مردم را به شورش دعوت می کند. متاسفانه بستر چنین گزاره ی خطرناکی را با هزار آه و افسوس، فساد نظام سیاسی ایران مهیا کرده است.

در پی حمله اسرائیل به مناطق غیرنظامی

بنا بر گزارش‌های منتشرشده در رسانه‌های بین‌المللی همچون هدف اصلی حملات، ایجاد اختلال در زیرساخت‌های برنامه هسته‌ای ایران و ضربه به فرماندهان ارشد نظامی اعلام شد. با این حال، شواهد میدانی و گزارش‌های منابع داخلی ایران از تلفات گسترده میان شهروندان غیرنظامی حکایت دارد.

مطالب پربازدید

مقاله