متنی که در ادامه می آید نوشته ای است از کیوان صمیمی در کانال تلگرامی اش که خبر محکومیت خود را اعلام کرده.
حکم دادگاهم صادر شد
من که صلحم دائماً با این بشر
این جهان چون جنتست اندر بصر
اگر چه حکم را عادلانه نمیدانم و اعتراض میکنم ولی شرایط صدور را درک میکنم و برایم مفهوم است اما بدیهیست که مطلوب نیست.
به سه سال زندان محکوم شدم و امیدوارم در دادگاه تجدیدنظر به تبرئه تبدیل شود.
آیا سختیهای طیکردن راهی که انگیزهای جز حقگرایی(حضرت حق + حقوق مردم) نداشته است، میبایست منرا از ادامهی راه بازدارد؟
آیا عهدی که در جوانی بستهام تا طیکنم راه کوچهی معشوق را، باخبر نیستم که سر میشکند دیوارش؟
آیا باور ندارم چهنیکوست که این چند دههی مختصر برای زیستن و این زمانِ بهسرعت گذرا را به عشقورزی با یار بگذرانم؟
آیا نمیدانم که این عمر محدود و جان چه باشد که فدای قدم دوست کنم؟ قدم و خواست دوست، قدمهاییست که هرکدامش دل فرودستی را شاد کند و یا زمینه را برای شکوفایی و بیداری یک انسان مولد، فراهم سازد.
این انسانهای مولد، آزاده و شکوفا دست در دست هم و جماعتگرایانه همت میکنند تا بهروزی را برای مردم فراهم آورند؛ همهجور مردم با هر دین و فرقه و نژاد و قوم و زبان و باور و سلیقه و…
:تلاشم این بوده و هست که همراه با ارزیابی دائمیِ قدمهایی که برمیدارم، اهل گفتگو با همه و حتی خودمحوران و حکومتیان باشم؛ سلطهطلبانی که کینهای از آنان بهدل ندارم و بهرغم اینکه بیش از نیمقرن است بلاهای زیادی برسرم آوردهاند اما چهکنم که عاشقی شیوهی رندان بلاکش باشد.
هرکجا که یار باشد خوشدلم
گر بوَد در بند و سجنی منزلم