حسین موسویان در مصاحبه با دنیای اقتصاد گفت:” اگر تهران خواهان افزايش خصومت و دشمني و تقابل با آمريکا است که زمينه کاملامهيا است. اگر تهران خواهان شکست طرح ها ي لابي صهيونيستي-تکفيري-اپوزيسيون برانداز و نئوکان هاي آمريکا است که اولايک برنامه جامع مي خواهد و ثانيا يک اجماع ملي و همدلي داخلي تا سربازان خط مقدم اجراي طرح و مبارزه با لابي صهيونيستي-تکفيري-اپوزيسيون برانداز و نئوکان هاي آمريکا ازپشت خنجر نخورند و متهم به خيانت هم نشوند… متاسفانه به نظر مي رسد ما فرصت سوزي مي کنيم و اين فرصت سوزي مستمرا شانس موفقيت هاي بين المللي ما را کاسته و در آينده هم خواهد کاست و آن هم اين واقعيت است که مسائل سياسي جناحي، روابط خارجي را تحت الشعاع قرار داده است. تا اين معضل حل نشود راه حل هاي اين چنيني خاصيت چنداني نخواهند داشت.. با يک شعار نابجا و نابهنگام و حمله به سفارت انگليس و آتش زدن سفارت عربستان، ظرف يک دقيقه اين استراتژي هاي مهم و منطقي بر باد مي رود. “
متن کامل این مصاحبه به شرح زیر است:
دنياي اقتصاد- حسين موسويان، پژوهشگر دانشگاه پرينستون در گفت و گويي با «دنياي اقتصاد» يک اقدام 9گانه براي مواجهه با «نقض برجام» از سوي آمريکا را پيشنهاد مي دهد و تاکيد مي کند که بايد از سياسي کردن يک موضوع حقوقي پرهيز شود. رئيس کميته سياست خارجي و امنيت بين الملل شوراي عالي امنيت ملي بين سال هاي 1376 تا 1384 بر اين باور است که چنانچه «اوباما بخش هاي مغاير برجام اين قانون را مثل گذشته متوقف نکند، ايران براي اولين بار در موضعي خواهد بود که اجماع جهاني عليه آمريکا را شکل مي دهد. او اضافه مي کند که اين فرصت بزرگي است که نبايد به خاطر منافع سياسي قرباني شود.» موسويان که در دوران رياست حسن روحاني بر پرونده هسته اي، عضو تيم مذاکره کننده هسته اي بود همچنين با اشاره به دوره رياست جمهوري دونالد ترامپ و در پاسخ به پرسشي درباره آينده برجام در دولت آينده آمريکا بر اين باور است که ترامپ، برجام را پاره نمي کند، اما اين احتمال وجود دارد که کنگره آمريکا خرواري از تحريم هاي جديد درمورد ساير زمينه هاي مورد اختلاف مثل تروريسم، حقوق بشر و بحران هاي منطقه را دردستور کار قرار دهد.
تمديد قانون تحريم هاي ايران يا همان ISA باعث شده تا مقامات بلندپايه ايران اين اقدام را «نقض برجام» بدانند. به عقيده شما ايران براي مقابله با چنين اقداماتي که احتمالادر دوران رياست جمهوري ترامپ بار ها و بار ها تکرار خواهد شد، چه اقدامي بايد انجام دهد و بهترين ديپلماسي براي خنثي کردن و «مهار ترامپ» چيست؟ به طور اختصاصي تر به نظر شما، بهترين واکنشي که مي توان به نقض برجام در تمديد قانون ISA داد، چيست؟
اين قانون بعد از اجرايي شدن برجام، يعني حدود يک سال است که به قوت خود باقي بوده با اين تفاوت که رئيس جمهوري آمريکا مواردي که ناقض برجام بوده را تعليق کرده است و اکنون هم بايد همين کار را انجام دهد و احتمالاهم انجام خواهد داد، در اين صورت تاثيري بر اجراي برجام نخواهد گذاشت.بنابراين در مورد تمديد قانون تحريم 10 ساله از سوي کنگره آمريکا، هرگونه اقدام جمهوري اسلامي بايد موکول به بعد از تصميم دولت اوباما شود. چنانچه دولت اوباما بخش هاي مربوط به تحريم هاي هسته اي درلايحه مذکور را بلااثر کرد که در اجراي برجام خللي وارد نخواهد شد اما اگر دولت اوباما با اجراي کل قانون بدون هيچ تغييري موافقت کرد و هيچ بخشي از آن را تعليق نکرد، معني آن، اين است که آمريکا به طور يکپارچه از ديدکارشناسي حقوقي معتقد است که هيچ بخشي از اين قانون نقض برجام نيست. اينجا است که اولين چالش جدي حقوقي ايران و آمريکا درمورد نحوه اجراي برجام آغاز خواهد شد.در اين صورت پيشنهاد من يک برنامه اقدام 9 گانه را پيشنهاد مي کنم:
اول: ابتدا از سياسي کردن اختلاف حقوقي به شدت پرهيز شود. متاسفانه جنجال هاي فعلي درجهت سياسي کردن يک موضوع حقوقي است. برجام يک برنامه
اقدامي است که اجراي کامل آن حداقل 8 سال طول مي کشد.
دوم: از اتخاذ مواضع و شعارهايي که هيچ پشتوانه اجرايي هم نخواهد داشت اجتناب شود. متاسفانه در چند روز اخير برخي شعارهايي دادند که پشتوانه اجرايي نمي تواند داشته باشد.
سوم: همه جناح هاي سياسي داخلي متوجه باشند که جناح ضدايران و لابي صهيونيستي – تکفيري به دنبال ايجاد يک جنجال سياسي مصنوعي است با اين
هدف که جمهوري اسلامي تعادل خود را از دست داده، عصباني شده و برجام را نقض کند و عکس العمل هاي ناموزون بروز دهد تا آنها بتوانند در گروه 1+5 مجددا اجماع عليه ايران را شکل دهند و با شروع رياست جمهوري ترامپ در آمريکا، يک سلسله اقدامات وسيع از قبل طراحي شده را کليد بزنند. آنها به دنبال راه انداختن قطار اقدامات خصمانه متقابل ايران و آمريکا هستند تا دو کشور را وارد سيکل تقابل کرده و جشن بگيرند.
چهارم: درصورتي که دولت اوباما بخش هاي ناقض برجام را مثل يک سال قبل متوقف نکرد، آنگاه جمهوري اسلامي بايد ابتدا گزارش کارشناسي حقوقي تهيه کند. برجسته ترين حقوقدانان ما بايد در تهيه يک گزارش بسيار مستدل، قوي و محکمه پسند مشارکت کنند، درغير اين صورت موجب باخت حقوقي ايران خواهد شد که ضربه حيثيتي سنگيني به همراه خواهد داشت.
پنجم: حقوقدانان تيم مذاکره کننده هسته اي ايران براساس گزارش حقوقي مذکور، رايزني هاي خود را با هر 6 کشور طرف قرارداد برجام بلافاصله انجام دهد تا از نظرات کارشناسي متقابل همه کشورهاي عضو گروه 1+5 مطلع شود. اين موضوع به آن دليل مهم است که اروپا، روسيه و چين خواهان همکاري اقتصادي ازجمله در صنعت نفت با ايران هستند يعني خواست ايران با خواست آنها يکي است.
ششم: ايران بايد نه تنها کفه بين المللي پيگيري هاي حقوقي خود را سنگين کند، بلکه بايد در کارزار حقوقي با آمريکا متحدان جهاني داشته باشد. چنانچه اوباما بخش هاي مغاير برجام اين قانون را مثل گذشته متوقف نکند، ايران براي اولين بار در موضعي خواهد بود که اجماع جهاني را عليه آمريکا شکل مي دهد. اين فرصت بزرگي است که نبايد به خاطر منافع سياسي قرباني شود.
هفتم: درصورتي که اوباما بخش هاي مربوط به تحريم هاي هسته اي را لغو کرد و اروپا، چين و روسيه هم معتقد بودند که تمديد اين قانون به اين شکل، نقض برجام نيست و مانع روابط آنها با ايران نفت، گاز و پتروشيمي نخواهد شد که ممکن است براي ايران کافي و رضايتبخش باشد، در غير اين صورت نظرات حقوقي کشورهاي 1+5 نيز بايد در کميته نظارت بر اجراي برجام در شوراي عالي امنيت ملي ايران بررسي شود. اگر قانع کننده نبود، گزارش کارشناسي حقوقي نهايي ايران بايد به نحوي تکميل شود که پاسخگوي همه استدلال هاي کشورهاي 1+5 باشد.
هشتم: نهايتا در مرحله پنجم جمهوري اسلامي شکواييه مستدل و جامع خود را به کميته مشترکي که در برجام پيش بيني شده ارائه و از اين طريق پيگيري کند.
نهم: اگر جمهوري اسلامي خواهان اجراي برجام است؛ همدلي جناح هاي سياسي يک ضرورت اجتناب ناپذير خواهد بود. چنانچه بنا باشد که از برجام به عنوان ابزار کسب قدرت استفاده شود و اختلافات جناحي درمورد برجام به اوج برسد، شانس موفقيت ايران در صحنه بين المللي در مورد اجراي بهينه برجام شديدا کاهش خواهد يافت.
تيم ديپلماسي و امنيتي ترامپ، متشکل از افرادي است که به شدت با ايران ضديت و خصومت دارند، افرادي مانند ژنرال فلين و ژنرال متيس و همين طور مايک پمپئو همگي افرادي با سابقه ضديت شديد با ايران و برجام هستند؟ به باور شما در دوران رياست جمهوري ترامپ، روابط ايران و آمريکا به طور اعم و چشم انداز برجام به طور اخص به کدام سمت و سو خواهد رفت؟
ترامپ و تيمش يک طرف سکه هستند و جمهوري اسلامي هم طرف ديگر سکه است. از آرايش جديد سياسي – امنيتي آمريکا اينگونه استنباط مي شود که ممکن است شرايط براي جمهوري اسلامي سخت تر شود. اکثريت جمهوري خواهان در مجلس نمايندگان و سنا و تيم افراطي ترامپ و لابي سنگين ميلياردها دلاري صهيونيستي-تکفيري-اپوزيسيون برانداز و نئوکان هاي آمريکا هم نشانه هاي آن هستند. اما اينکه جمهوري اسلامي چه سمت و سويي درمورد روابط با آمريکا مي خواهد هم يک طرف ديگرسکه است. اگر تهران خواهان افزايش خصومت و دشمني و تقابل با آمريکا است که زمينه کاملامهيا است. اگر تهران خواهان شکست طرح ها ي لابي صهيونيستي-تکفيري-اپوزيسيون برانداز و نئوکان هاي آمريکا است که اولايک برنامه جامع مي خواهد و ثانيا يک اجماع ملي و همدلي داخلي تا سربازان خط مقدم اجراي طرح و مبارزه با لابي صهيونيستي-تکفيري-اپوزيسيون برانداز و نئوکان هاي آمريکا ازپشت خنجر نخورند و متهم به خيانت هم نشوند، اول بايد تکيف اين موارد درداخل روشن شود. متاسفانه از فرصت ها در دوران اوباما استفاده بهينه نشد. دردوره ترامپ نيز هم با تهديداتي مواجه خواهيم بود و هم با برخي از فرصت ها. آيا ما اساسا اعتقاد به بهره برداري از فرصت هاي احتمالي داريم؟ اينکه ما نبايد به آمريکا اعتماد کنيم صددرصد درست است. مگرآمريکا هم به ما اعتماد خواهد کرد؟ اينکه بايد مراقب نفوذ آمريکا بود هم صددرصد درست است، مگر آمريکا نگران نفوذ ايران نيست؟ اما آيا ايران کشورمتحد استراتژيک قدرتمند بين المللي و منطقه اي کاملامورد اعتمادي دارد که نگران نفوذش نباشد؟ مگر همه قدرت هاي جهاني و منطقه اي موجود به دنبال منافع خودشان و نفوذ هستند؟ من شخصا نه مسووليتي ندارم و با تصميم گيران و تصميم سازان کشور هم تماس ندارم ، بنابراين نمي توانم پاسخگوي اين موارد کليدي باشم، منتها بايد ابتدا اين مسائل تعيين تکليف شود.
پس از تصويب ISA در مجلس نمايندگان و سناي آمريکا، به نظر مي رسد برجام بيش از هر زمان ديگري شکننده شده است. بسياري بر اين باورند که برجام تنها مختص به دوران رياست جمهوري اوباما بود و پس از آن ديگر نمي توان اميدي به آن داشت؟ به باور شما ترامپ با برجام چه مي کند؟
برجام صرفا درمورد تحريم هاي هسته اي است که از سال 2006 برقرار شده بود. طبق برجام ايران به وضعيت قبل از 2006 برمي گردد و نه ماقبل 1996. به خاطر برجام قدرت هاي جهاني و آمريکا حق ندارند تحريم هاي برداشته شده درچارچوب برجام را مجددا اعمال کنند يا تحريم هاي جديد هسته اي اعمال کنند. برجام سرمايه گذاري شرکت هاي آمريکايي درصنعت نفت ايران را لغو نکرده است چون آن تحريم ها ماقبل بحران هسته اي بوده اما طبق برجام،آمريکا حق ندارد قوانين داخلي خود را به گونه اي فراملي اجرا کند که مزاحم همکاري هاي سايرکشورها با صنعت نفت ايران شود.
اما ما بايد اين واقعيت را بپذيريم که مذاکرات ايران فقط در مورد انرژي هسته اي بود و بنابراين برجام مانع آمريکا و ايران و ساير قدرت ها نيست که نتوانند تحريم هاي جديد غيرهسته اي در ساير موضوعات مورداختلاف مثل تروريسم و حقوق بشرعليه هم اعمال کنند. همان طور بعد از برجام، ايران گفت که اتوموبيل آمريکايي وارد کشور نشود، الان هم برخي از نمايندگان طرحي را مطرح کردند که کالاهاي آمريکايي وارد نشود.به نظرم ترامپ برجام را پاره نمي کند اما اينکه کنگره آمريکا خرواري از تحريم هاي جديد درمورد ساير زمينه هاي مورد اختلاف مثل تروريسم و حقوق بشر و بحران هاي منطقه را دردستور کار قرار دهد، هم بعيد نيست اما راهکار مقابله با آن وجود دارد که قبل از هرچيز به تصميم کلان کشور برمي گردد که اساسا چه سمت و سويي را درروابط با آمريکا مي خواهد.
با توجه به روي کار آمدن دونالد ترامپ در ايالات متحده، به باور شما، بهترين سياستي که ايران مي تواند براي بدترين سناريو هاي او داشته باشد، چيست؟ به عبارت ديگر، به نظر شما ايران بايد چه اقداماتي در سطح داخلي و خارجي انجام دهد تا موفق شود بدترين گزينه ها و سناريو هاي ترامپ را خنثي کند و قدرت اجماع سازي او را از بين ببرد؟
متاسفانه به نظر مي رسد ما فرصت سوزي مي کنيم و اين فرصت سوزي مستمرا شانس موفقيت هاي بين المللي ما را کاسته و در آينده هم خواهد کاست و آن هم اين واقعيت است که مسائل سياسي جناحي، روابط خارجي را تحت الشعاع قرار داده است. تا اين معضل حل نشود راه حل هاي اين چنيني خاصيت چنداني نخواهند داشت.
شماري از کارشناسان زبده روابط بين الملل بر اين باورند که چند جانبه گرايي، تقويت قدرت ائتلاف سازي و رفع تنش با قدرت هاي منطقه اي از جمله عربستان بهترين راه مقابله با سناريو هاي ضد ايراني و ضدبرجامي ترامپ است. نظر شما در اين باره چيست؟
اين منطق درستي است اما با يک شعار نابجا و نابهنگام و حمله به سفارت انگليس و آتش زدن سفارت عربستان، ظرف يک دقيقه اين استراتژي هاي مهم و منطقي بر باد مي رود.
به باور شما نزديکي دست کم ظاهري ترامپ و روسيه چه تاثيري بر سرنوشت سياست هاي منطقه اي ايران و آمريکا خواهد داشت. به عبارت ساده تر بسياري بر اين باورند که ممکن است ترامپ «مبارزه و نابودي با داعش» را سرلوحه برنامه هاي خود قرار دهد و در اين راه با ايران و روسيه هم همکاري کند. از سوي ديگر اما عده اي مي گويند که اين امکان وجود دارد که ترامپ با روسيه بر سر سوريه معامله کند و منافع ايران در اين معامله ناديده گرفته شود. شما کدام سناريو را در اين رابطه محتمل تر ارزيابي مي کنيد؟
من عالم الغيب نيستم و نمي دانم آمريکا و روسيه درتنظيم روابط خود برسرايران و سوريه چه معامله اي خواهند کرد. تاريخ هم مملو از حوادث تلخ معامله قدرت هاي بزرگ برسر ايران است اما نفس اينکه ما بنشينيم و منتظر باشيم که قدرت هاي جهاني چه معامله اي درمورد ما خواهند کرد، منفعلانه ترين استراتژي ممکن است. ايران يک قدرت عاقل و بالغ و ريشه دار است و خود بايد با اعتماد به نفس درگفت وگو با بازيگران مهم منطقه اي و بين المللي جايگاه و منافعش را تثبيت کند.ترامپ در جريان مبارزات انتخاباتي خود از کشورهاي منطقه به دليل شانه خالي کردن در مبارزه با داعش انتقاد و تاکيد کرده بود که آمريکا نبايد سرمايه هاي خود را صرف حمايت از برخي کشورهاي منطقه از جمله عربستان کند. او اخيرا نيز گفته است که آمريکا در دهه هاي اخير 6 تريليون دلار صرف جنگ هاي خاورميانه اي خود کرده است. اين سخنان نشان از نوعي انزوا گرايي در سياست خارجي و تفکر ترامپ است. سوال اول اينکه آمريکا تا چه اندازه مي تواند انزواگرا باشد و سوال دوم اينکه اين سياست تا چه اندازه مي تواند به نفع ايران عمل کند.ترامپ حرف هاي مهم تري هم زده است. او همين چندروز پيش دو مطلب مهم و کليدي را گفت: اولا: صريحا گفت که آمريکا در گذشته در مورد ساقط کردن رژيم ها خطا کرده و او از خطاهاي گذشته درس گرفته و دنبال ساقط کردن حکومت ها نخواهد بود. ثانيا: گفت که هدف اصلي او مبارزه با داعش است و با هرکشوري براي مبارزه با داعش حاضر است، متحد شود.
اما آيا جمهوري اسلامي اين را يک فرصت مي داند؟ يا خدعه؟ آيا اساسا حاضر است ترامپ را آزمايش کند ؟ اگر حاضر نيست که فرقي نخواهد کرد. اگر حاضر است که ترامپ را آزمايش کند بايد فورا رسما يا غيررسمي آمادگي خود را اعلام کند.
من شخصا واقعا هيچ اعتمادي ندارم که ترامپ اولادر اين گفته صادق باشد و ثانيا اگر صادق باشد هم مطمئن نيستم که بگذارند او چنين چرخش عظيمي را در سياست آمريکا به وجود آورد. منتها تهران مي تواند به او اطلاع دهد که با او هم در زمينه مبارزه جدي با داعش موافق است و هم در جهت اصلاح خطاهاي گذشته آمريکا در زمينه حمله نظامي و تغيير رژيم ها. اگرفرض هم بر عدم صداقت او و بي اعتمادي به او باشد، بازهم تهران چيزي را از دست نخواهد داد، بلکه قادر خواهد بود به ساير کشورها نشان دهد که تهران مثبت برخورد کرد و اين ترامپ بود که صداقت نداشت اما انجام همين اقدام حداقلي هم محل ترديد است.