سایت کلمه در تحلیلی به دشواری های پیش روی سید حسن خمینی پرداخته و با اشاره به مناظره تاریخی انتخاباتی بین مهدی کروبی و میرحسین موسوی آورده است:” حالا سید حسن خمینی هم در راهی پای گذاشته که پایه های کاخ قدرت اقتدارطلبان جدا از مردم را به لرزه درآورده. آنها پنهان نمی کنند که چشم دیدن آزادگی و حریت او را ندارند، چه رسد به اینکه بر صندلی مجلس خبرگان بنشیند. دور نیست که روزی کیهان صدای اسرائیل را از حلقوم نواده خمینی بشنود و سیمای دشمن را در صورت سید حسن ببیند. ستاد کودتای ۸۸ همچنان زنده است و دور از چشم مردم در حال توطئه برای بازگشت انحصار و اقتدار. وضع امروز میرحسین به عنوان یک الگو – یا برای آنها که اهل عافیت طلبی باشند، یک عبرت! – در پیش روی ماست، و صدای شیخ محصور هم هنوز در گوش ما.”
متن کامل این تحلیل به شرح زیر است:
“در زمان شاه من چریک و اسلحه وقف کردم اما یک بار نگفتم که من در حال جهاد و فداکاری هستم، گفتم که یک وظیفهای است که من دارم به آن عمل میکنم. اما امروز گفتم که من میخواهم بیایم و این جهاد و فداکاری است و خودم را برای سختترین شرایط آماده کردهام یعنی حاضرم هزینه آن را بپردازم و در مقابل خودکامگیها ایستادگی کنم و میدانم که چه مراکز قدرتی به وجود آمده است… آقای موسوی با توجه به اینکه همیشه از مشکلات و دشواریها گفتهاند و بسیار هم خوب است، میخواهم با ایشان برادرانه اتمام حجت کنم و بگویم که … آقای موسوی آیا خودشان را برای آن دشواریها آماده کرده است؟ آیا راه اصلاحات و امام را ادامه میدهد؟”
(مهدی کروبی در مناظره انتخاباتی خردادماه ۸۸ با میرحسین موسوی)
بیستم اسفند ۱۳۸۷ بود. کیهان نگران شده بود. میر حسین شب قبل اعلام کرده بود که می خواهد به صحنه بیاید. کیهانیان هنوز امید داشتند که خاتمی کنار نرود و بتوانند بین او و موسوی و کروبی اختلاف بیندازند. شریعتمداری اما بیمناک بود. مسئول رسانه ای ستاد کودتا می دانست که آمدن میرحسین، معادلات قدرت طلبان را تغییر خواهد داد. نوشت: سکوت ۱۰ ساله مهندس موسوی در اوج اهانت های آشکار مدعیان اصلاحات به انقلاب و امام و اسلام، غیرقابل توجیه است …
بیست و دوم آذر ۱۳۹۴ است. کیهان باز هم نگران است. سید علی خمینی چند روز قبل اعلام کرده که سید حسن می خواهد به صحنه بیاید. کیهانیان امید چندانی ندارند که او انصراف دهد. اما به شورای نگهبان امیدوارند که ردصلاحیتش کند. اژه ای هم امروز چراغ سبز نشان داده و گفته که انتقاد از جنتی مستوجب تعقیب قضایی است. شریعتمداری اما هنوز بیمناک است. او می داند که نفس آمدن سید حسن خمینی، معادلات قدرت طلبان را تغییر خواهد داد. او در تیتر یک کیهان از نقشه بزرگتر محافل سیاسی و اطلاعاتی غرب درباره خبرگان خبر داده و سیدحسن را متهم کرده که در پازل کلی آنها بازی می کند.
کیهان در آن روزهای پایانی سال ۸۸ نوشت: علی رغم همه اختلافات و سردرگمی ها در جبهه اصلاحات تمامی نامزدهای این جبهه در یک نقطه با یکدیگر اتفاق نظر کامل دارند و آن مقابله با احمدی نژاد است. یعنی دقیقاً همان خواسته ای که دشمنان بیرونی با همه توان دنبال می کنند.
کیهان امروز هم نوشته: هر کس به عنوان نامزد پای به عرصه میگذارد، طبیعتاً در این مجرا ارزیابی میشود که آیا فقیه مجتهد است و آیا به لحاظ عملی و سیاسی، تکلیف او با نظام و انقلاب و به ویژه معارضان و دشمنان آن- مثلاً در ماجرای فتنه ۸۸ … روشن است یاخیر؟
یکی از فرزندان صادق انقلاب، که به تاوان این صداقت چند سالی را هم در زندان بود، همان زمان به شریعتمداری پاسخ داد: تکفیرگران، آنانی که اگر فرصت داده شوند خود حسین بن علی (ع) را نیز خارج از دین معرفی میکنند و برای این کار به کمترین چیزی که نیاز دارند دلیل و گواه است. عجیب است که اسم این کار خود را شریعتمداری هم میگذارند… اگر موسوی به کارهایی که از نظر شما قابل توجه است دست میزد که صدایش سیمای جمهوری اسلامی میشد. او دقیقا به خاطر آن که حرف های شما را نمیزد، یا به قول شما اقدام «قابل توجهی که خبرش لازم باشد در تلویزیون به تصویر کشیده شود» انجام نمیداد از رسانه ملی حذف شد.
سه ماه بعد از آن روزی که میرحسین به صحنه آمد، شمشیر کیهان علیه او آخته تر بود؛ آنچنان که فردای یکی از نطق های تلویزیونی او در خرداد ۸۸ نوشت: جناب موسوی سخن تازهای علیه رئیس جمهور و دولت نهم نداشت و آنچه در این باره بر زبان آورد، دقیقاً و بی کم و کاست- تأکید میشود بی کم و کاست- همان جملاتی بود که دشمنان تابلودار اسلام و انقلاب طی چند سال اخیر علیه احمدی نژاد بر زبان و قلم آورده و هنوز هم میآورند.
چند روز بعد، مهدی کروبی در مناظره تلویزیونی به مهندس موسوی گفت که آیا می داند در چه راهی قدم گذاشته؟ آیا می داند در چه راهی قدم گذاشته؟ و آیا خودش را برای مقابله با مشکلاتی که در این راه پیش روست، آماده کرده؟ موسوی هم آن شب جواب شفاهی داد و هم بعدها پاسخ عملی. او آماده بود که بایستد، و ایستاد.
حالا سید حسن خمینی هم در راهی پای گذاشته که پایه های کاخ قدرت اقتدارطلبان جدا از مردم را به لرزه درآورده. آنها پنهان نمی کنند که چشم دیدن آزادگی و حریت او را ندارند، چه رسد به اینکه بر صندلی مجلس خبرگان بنشیند. دور نیست که روزی کیهان صدای اسرائیل را از حلقوم نواده خمینی بشنود و سیمای دشمن را در صورت سید حسن ببیند. ستاد کودتای ۸۸ همچنان زنده است و دور از چشم مردم در حال توطئه برای بازگشت انحصار و اقتدار. وضع امروز میرحسین به عنوان یک الگو – یا برای آنها که اهل عافیت طلبی باشند، یک عبرت! – در پیش روی ماست، و صدای شیخ محصور هم هنوز در گوش ما.
سید حسن آقای عزیز! شما یادگار خمینی و همراه مردم ایرانید. دشمنان مردم و متحجرانی که از امام کینه دارند، در کمین شمایند. آیا می دانید که در چه راهی قدم گذاشته اید؟ و آیا خود را برای سختی های این راه، از جان و حریم عزیزان و آبرو و تلخی های پیش رو آماده کرده اید؟