روز شنبه 30 آذر 92 دانشجویان دانشگاه علم و صنعت طبق قراری که از قبل با هم گذاشته بودند با شرکت گسترده در “جشن آزادی علم و صنعت” به تظاهرات در دانشگاه و بیان مطالبات انباشته شده خود پرداختند.
به گزارش رسیده به ملی- مذهبی در این تجمع که به دنبال برکناری محمدسعید جبل عاملی رئیس سابق دانشگاه علم و صنعت و انتصاب دکتر محمدعلی برخورداری برگزار شده بود، بیش از هزار نفر از دانشجویان دانشگاه بعد از سال ها برقراری فضای پادگانی به تجمع و راهپیمایی پرداختند.
این تجمع که بعد از مدتها در فضایی غیرامنیتی و بدون تشنج و دخالت مستقیم نیروهای بسیجی و امنیتی برگزار شد، دانشجویان با در دست داشتن عکسها و پوسترهای شهیدان کیانوش آسا و فاطمه باقری نژادیان فرد (شهدای سبز دانشگاه علم و صنعت) و آقایان “مصطفی ریسمان باف” و “امین روغنی” دانشجویان دربند این دانشگاه یاد و خاطر دانشجویان شهید و زندانی این دانشگاه را گرامی داشتند.
از جمله شعارها و سرودهای دانشجویان در این تجمع می توان به موارد ذیل اشاره کرد:
“بسیجی واقعی همت بود و باکری”، “یا حسین میرحسین”، “الله اکبر”، “یار دبستانی”، “پیام ما روشنه، حصر باید بشکنه”، “سر اومد زمستون”، “کیانوش عزیزم راهت ادامه دارد”، “زندانی سیاسی آزاد باید گردد”، جبل، خلج، بسیجی، دیگر اثر ندارد”، “معاون فرهنگی استعفا استعفا” … اشاره کرد.
این تجمع که توسط دانشجویان «جشن آزادی علم و صنعت» نامگذاری شد، به دنبال عزل محمدسعید جبل عاملی، رئیس سابق دانشگاه علم و صنعت، و انتصاب دکتر محمدعلی برخورداری به عنوان سرپرست جدید این دانشگاهبرگزار شده بود. دانشجویان علم و صنعت این برکناری را نشانهای برای آزادی بیشتر فضای دانشگاه تفسیر میکنند.
در این تجمع دانشجویی که همزمان شده بود با شب یلدا، دانشجویان ساعت 11:30 با تجمع مقابل دانشکده ی مهندسی شیمی به راهپیمایی در محل های اصلی و پر رفت و آمد دانشگاه پرداخته و در آخر با حضور در پارک شهید آسا با قرائت بیانیه ای به تجمع خود خاتمه دادند. متن کامل این بیانیه بدین شرح است:
وَ اللّهِ لَوْ وَجَدْتُهُ قَدْ تُزُوِّجَ بِهِ النِّساءُ، وَ مُلِكَ بِهِ الاِْماءُ لَرَدَدْتُهُ. فَاِنَّ فِى الْعَدْلِ سَعَةً، وَ مَنْ ضاقَ عَلَيْهِ الْعَدْلُ فَالْجَوْرُ عَلَيْهِ اَضْيَقُ. ( قسمتی از خطبه شماره 15 نهجالبلاغه، در رابطه با برگرداندن املاك بيتالمال كه عثمان به ميل خودش به ديگران بخشيده بود) به خدا قسم اگر آن املاك را بيابم به مسلمين برمى گردانم گرچه مهريه زنان شده باشد، يا با آن كنيزها خريده باشند. زيرا گشايش امور با عدالت است، كسى كه عدالت او را در مضيقه اندازد ظلم و ستم مضيقهی بيشترى براى او ايجاد مى كند.
در واپسین روزهای سرد و سیاه پاییز شمه ای از نسیم اعتدال به خیابانهای دانشگاه علم و صنعت رسید. امروز پس از 8 سال چکمه های نظامی گری از روی گلوی درخون خفتهی دانشگاه علم و صنعت برداشته شد و هوای تازه مناسب نفس کشیدن جامعه دانشگاهی شد و جانی تازه به پیکر محتضر علم و صنعت دمیده شد. روزهای سختی و بیماری که پیکر دانشگاه را نحیف و نیمه جان کرد، گذشته است و این به معنای فراموش شدن آنچه گذشت، نیست و ما دانشجویان تا آخر پای مطالباتمان ایستاده ایم و تا محاکمه شدن بانیان این فضای بیمار از هیچ تلاشی فروگذار نخواهیم کرد. برای آنکه مقصودمان از فضای بیمار و پیکر محتضر دانشگاه روشن شود، پاره هایی از آنچه در دوران مدیریت بی تدبیری و بی اخلاقی بر ما گذشته است، بیان میکنیم:
– ایجاد فضای رعب و وحشت با احضار جمع کثیری از دانشجویان و فعالین دانشجویی به کمیتهی انضباطی و برخورد نظامی با آنها با بهانههای واهی و همینطور صدور حکم های سنگین انضباطی.
– اعمال رفتارهای خارج از چهارچوب قانون با نشریات دانشجویی منتقد و به تعطیلی کشاندن آنها یکی پس از دیگری.
– ایجاد گروه فشار غیرقانونی تحت عنوان ضابطین منشور اخلاقی و زیر سؤال بردن شأن دانشجویان توسط این گروه با اعمال رفتارهای پادگانی و امنیتی و غیردانشگاهی.
– کشتن روحیهی نشاط در دانشگاه با ایجاد فشار، اخلال و محدودیت بر فعالیت کانونهای فرهنگی و هنری با انتصاب مدیری که کوچکترین تناسبی با فرهنگ و هنر ندارد و به تعطیلی کشاندن سلیقه ای و غیرقانونی برخی کانونها چون کانون موسیقی .
– به تعطیلی کشاندن شورای صنفی، گستردهترین نهاد دمکراتیک صنفی– دانشجویی، برای حذف منتقدین و بردن فضای دانشگاه به سمت فضای تک صدایی و تک قطبی و دامن زدن به فضای امنیتی دانشگاه در غیبت تشکلهای مستقل سیاسی چون انجمن اسلامی.
– جذب اتوبوسی افراد نزدیک به طیف مدیریت تحت عنوان هیئت علمی از راههای خارج از چهارچوب و قانون و استفاده از روابط به جای ضوابط.
– ایجاد نارضایتی در بدنهی متعهد هیئت علمی با جلوگیری از ارتقای علمی اساتیدی که با خط فکری مدیریت حاکم جهتگیری متفاوت دارند.
– اخراج سلیقهای اساتید منتقد مدیریت همچون دکتر بهشتی، دکتر نصر، دکتر پورسیدآقایی، دکتر صفرپور، دکتر میرآبادی، آقای دکتر اوحدی، دکتر شهری و دیگر اساتیدی که در دوران مدیریت غیر اخلاقی دکتر جبل عاملی به بهانههایی همچون رکود علمی و ابزارهایی چون پرونده سازی انضباطی از فضای علمی دانشگاه به دور ماندند.
– فشار بر اساتید برای تخصیص نمرات غیرعادلانه جهت فشار بر دانشجویان فعال فرهنگی و صنفی.
– احضار غیر قانونی برخی از اعضای هیئت علمی به کمیتهی انضباطی به بهانهی عدم تبعیت از دستورات مدیریت.
– نصب دوربینهای مداربسته در محوطهی دانشگاه به منظور تبدیل فضای دانشگاهی به فضای پادگانی و امنیتی.
– استفاده از افراد بدون شایستگی لازم جهت برخورد پلیسی با مقولههای فرهنگی و اجتماعی.
– باند بازی و سوء استفاده از قدرت توسط مدیریت.
– اخراج و صدور حکمهای سنگین انضباطی برای خیل عظیمی از دانشجویان در جریان وقایع تلخ انتخابات 88.
– تهمتهای وارده به اعضای شورای صنفی در ماجرای آتشسوزی خوابگاه دختران که کاملا مفتضحانه و غیر قابل قبول بود.
– کشته شدن میترا رضایی در خیابانهای دانشگاه و عدم پاسخگویی شخص دکتر جبل عاملی.
اکنون که شب یلدای پر از ظلمت و سیاهی و سوز و ستم علم و صنعت به سر آمده و فصلی نو در فضای دانشگاه فرارسیده، ما دانشجویان آرمان خواه و حقیقت طلب دانشگاه علم و صنعت بنا به رسالت همیشگی جنبش دانشجویی که همان تحقق عدالت و حاکمیت قانون و پیگیری مطالبات قانونی ملت ایران وجامعهی دانشگاهی است به بیان برخی از خواستهها و مطالبات خود میپردازیم:
– پاسخگویی و محاکمهی ریاست سابق دانشگاه که با تخلفات و رفتارهای غیرقانونی و مستبدانه و ظالمانه خود فضای دانشگاه را به سمت فضایی تک قطبیِ امنیتی و راکد فرهنگی ، علمی و سیاسی سوق دادند.
– برکناری معاونت فرهنگی دانشگاه، جناب آقای دکتر خلج، که هیچ قرابت و سنخیتی با مقولهی فرهنگ و هنر نداشته و با رفتارهای غیرقانونی و سلیقهای خود باعث انفعال فضای فرهنگی هنری دانشگاه شدهاند و با اعمال تبعیض و محدودیتهای غیرقانونی و غیرمنصفانه بر نهادهای فرهنگی دانشگاه چون کانونها علیالخصوص به تعطیلی کشاندن کانون موسیقی باعث مرگ فرهنگ و هنر در علم و صنعت شدهاند
– بازگشایی کانون موسیقی و برچیدهشدن محدودیتهای توهینآمیز اعمالشده بر کانونها از قبیل تفکیک جنسیتی فضای کانونها و سایر قوانین سلیقهای و به دور از شئونات دانشجویی.
– حذف فضای امنیتی و پادگانی و بازگشت عقلانیت و قانون محوری به جامعهی دانشگاه.
– بازگشت اساتید و دانشجویانی که به صورت غیر قانونی و سلیقهای اخراج شدهاند و دلجویی از آنها.
– بازگشایی تمامی تشکلهای صنفی و سیاسی مستقل و برآمده از رای دانشجویان همچون شوراهای صنفی و انجمن اسلامی.
– جلوگیری از برخوردهای فراقانونی و امنیتی با دانشجویان و فعالین دانشجویی.
– بازگردانیدن نام پارک بین دو سلف به نام اصلی آن «پارک شهید کیانوش آسا» ضمن احترام به مقام شامخ شهید وطن، مسعود یزدانپرست.
– آزادی همهی زندانیان سیاسی دربند علیالخصوص زندانیان سیاسی جنبش دانشجویی مانند مصطفی ریسمان باف و امین روغنی.
– دلجویی از خانوادههای کشتهشدگان انتخابات 88 وعلی الخصوص شهیدان دانشگاه علم و صنعت کیانوش آسا و فاطمه باقری نژادیان فرد.
– رفع حصرظالمانه و غیر انسانی آقایان میرحسین موسوی ، مهدی کروبی و خانم زهرا رهنورد که بیش از 1000 روز است در حبس خانگی غیرقانونی و بدون محاکمه قرار دارند.
سخن از درد ها و رنج هایی که در این سالها بر علم و صنعت رفته است کتابی قطور است و بیان آن مجالی مفصل می طلبد و ما به همین مقدار بسنده می کنیم و در انتهای سخن از جناب آقای دکتر برخورداری ، سرپرست محترم دانشگاه، خواستاریم مقدمات برگزاری جلساتی با طیف های مختلف فعالین دانشجویی جهت شنیدن صدای مطالبات دانشجویان را فراهم بیاورند. امید است دانشگاه علم و صنعت بار دیگر به دانشگاهی مطلوب برای دانشجویان بدل شود.