درسی را که میتوان ازنحوه تعامل «طالبان»با آمریکا آموخت

محمد کریشان ، اهل تونس است او در ۷ ژانویه ۱۹۵۹ در شهر صفاقس به دنیاآمد.. وی دوران کودکی و تحصیلات ابتدایی خود را ،در شهر کسرین ، در مرز میانه غربی با الجزایر گذراند ۰
وی تحصیلات متوسطه خود را در همانجا ادامه داد و تحصیلات دبیرستان را در سال ۱۹۷۷به اتمام رساند .، برای ادامه تحصیل به پایتخت ، تونس رفت،و تحصیل در رشته روزنامه نگاری را در دانشگاه تونس ، جایی که وی در سال ۱۹۸۱ با مدرک لیسانس در رشته رسانه فارغ التحصیل گردید، وپس آن به عنوان همکار با رویترز به کار پرداخت۰ واکنون همکاری با رسانهها از جمله در تلویزیون الجزیره مشغول به کاراست.
( مترجم)جهان عرب سعی کرد با آمریکا واسرائیل از در صلح با آنها به مذاکره بپردازد در این روند این دو کشور نشان دادندکه جز تسلیم در مقابل آنها به چیز دیگری راضی نمی شوند.به همین جهت کنشگران عرب این روند را می نگرند که آنها نه به دمکراسی ونه به حقوق بشر و…دست نیافتند که هیچ بلکه هرچه دارند آن را هم از دست میدهند۰به همین خاطر اکنون تنها رأهی را که در مقابل خود میبینند الگو برداری از طالبان افغان ونحوه تعامل آنها در برابر آمریکا می باشد.محمد کریشان مطلبی با عنوان :درسی را که میتوان ازنحوه تعامل «طالبان»با آمریکا آموخت ،نوشتهاند۰ آقای علی سرداری به فارسی ان رابر گردانده اند۰که در زیر مشاهده میکنید:
متن :
درسی را که میتوان ازنحوه تعامل «طالبان»با آمریکا آموخت۰
۸۴۰ میلیارد دلار ، ۱۰۰ هزار سرباز آمریکایی و ۲۰ سال جنگ علیه یک سازمان “تروریستی” که اکنون کشورهای بزرگ از در دوستی و مماشات با جنبش طالبان پرداختند… ؟!
آیا اعراب این درس را می فهمند؟
در حقیقت ، من به دنبال بررسی صحت این اعداد نبودم که همکارم :خدیجه بن قنه :در توییتر خود آنها را ذکر کرده است پس از مشاهده آنها من با یک تناقض وحشتناک مواجه شدم ودر همان جا متوقف شدم آن دیدار طالبان با مایک پمپئو وزیر خارجه ایالات متحده بود که آن دیدارآغاز گفتگوی افغانی – افغانی را در دوحه آن را آشکارگرداند.از طرفی همه چیزبه آن گفتگو بستگی دارد تا به یک آشتی ملی جامع دست یابند۰ وبه دهه ها جنگ بین مردم یک ملت پایان دهند ،از جانب دیگر اکنون نیروهای خارجی به طور جدی آماده می شوند تا چمدان های خود را ببندند و آنجا را ترک کنند۰ این روزها در صحنه سیاسی سه عکس دیده می شود. اگر آن را ارز یابی کنیم و مفاهیم کار برد آن را از هم تفکیک نمایم،برای نتیجه گیری اصلی که همه آن باید به وضوح در نظر گرفته شود میتوانی به نتیجه گیری اصلی آن دست یابیم:
عکس از دوحه: در اینجا وزیر امور خارجه ایالات متحده با رئیس دفتر سیاسی جنبش “طالبان” دیدار می کند ، جلسه ای بین وزیر بزرگترین قدرت جهان و نمایندگان جنبشی که آنها بیست سال پیش به عنوان گروه عقب مانده و تروریسم در نظر گرفتند و آنها علیه آن به جنگ پرداختند تا زمانی که امارت آن را درحکومت افغانستان سرنگون کردند. ملا عبدالغنی برادر ، معاون طالبان در این دیدارنه با پمپئو دست داد و نه با او لبخند رد و بدل کرد. درست است که کرونا عدم دست دادن را توضیح می دهد ، اما کرونا تنها نیست بلکه این یک دیدار “اجباری” بین یک ابرقدرت است که مجبور به مقابله با جنبشی شد که سالها جنگیده و موفق به شکست آن نشده اند.
عکس فوری از رام الله: رهبر فلسطینی درحال بر گذاری جلسه دولت خود گردان است و در تلاش همیشگی است تا همه نیروها و جناح ها را برای مقابله با “خیانتی که به بیت المقدس ، الاقصی و آرمان فلسطین” که ابوظبی به آن افتخارمی کند وبه دنبال آن منامه از آن پی روی می نماید بسیج نماید، از طرفی درآینده باید منتظر چه کسی بود تا آمریکایها اورا در لیست خود قرار دهند ( به عنوان نمایندگی از فلسطنیان ) . دراین روند ،متأسفانه فلسطینی ها نتایج گزینه “اسلو” را که۲۷ سال پیش بسته شد را دارند درو می کنند ،در آن زمان آنها معتقد بودند این توافق نامه که در ۱۳ سپتامبر ۱۹۹۳ در ۱۳ در چمن کاخ سفید امضا شد ، زمینه را برای پایان دادن به اشغال و ایجاد یک کشور مستقل رافراهم می کند ، در حالی که اسرائیل برای بلعیدن بیشتر زمین و انتقال قدرت از طریق آن برنامه ریزی می کرد.
از سوی دیگر نگاه اسرائیل به جایگاه فلسطینیان صرفاً در حد یک شورای شهرداری است که همه بارهای زندگی روزمره را بر دوش خودآنها می گذارد۰، افزون بر اینها ازهرگونه توسل جستن به سلاح از جانب مقاومت رادر برابر اشغالگران نیزجلوگیری نمایند.
قدرت اسلحه را که یاسر عرفات با دست خود بلند کرده بود، آن را به زمین زدند،در حالی که واشنگتن ازاین روند دفاع می کند وبقیه جهان نیز با انفعال با آن برخوردمی نمایند ، از سوی دیگر شاخه زیتون را هم آز دست دیگراربودند.هنگامی که عرفات در سال ۱۹۷۴ در مجمع عمومی سازمان ملل متحد سخنرانی کرد۰گفت: که او با یک شاخه زیتون در یک دست و با دست دیگرش تفنگ به آنجا آمده است۰ و خواست که شاخه زیتون را از دست او نگیرند در ضمن، آن را سه بار تکرار کرد.
عکس فوری واشنگتن: در اینجا وی با اسرائیل در یک مراسم امضای “شاد” که تصمیم گرفت از فرمول “زمین در مقابل صلح” و “عادی سازی کامل در مقابل صلح کامل” همانطور که طرح صلح عربی توسط آنها پیش بینی شده است دیدار می کند ،در پایان از فرمول “صلح برای تسلیم” راضی میشوند حتی “صلح دربرابر صلح” نبود لذا نتانیاهو با پشتوانه بدترین دولت آمریکا در تاریخ آن در برخورد با اعراب می باشد،در چنین وضعیتی بود که نتیاهو با افتخار آواز خواند. دردناکتر از آن این است که عده ای از عربها پشت سر او می دوند!
ترامپ و نتانیاهو در این حد هم راضی نشدند، حتی سخنگوی ( به نمایندگی از )فلسطینیها رامتوقف نکردند،گاهی به اسم آنها نیز سخن می گویند، گرچه هیچ کس آنها را نمی پذیرد واینها صلاحیت آن را نیز ندارند. به عنوان مثال ، وزیر امور خارجه امارات متحده عربی به صحبت خود در واشنگتن ادامه داد ، نه تنها در مورد توافق با اسرائیل درمورد توقف الحاق در کرانه باختری ، که خود نتانیاهو بارها و بارها آن را انکار کرده است،در مقابل،اوهمچنین با دعوت از رهبری فلسطین به عمل آورد تا“از فرصت استفاده کرده و به گفتگوهای مثمر ثمر بپردازیم.”
حدود یک سال پیش ، ازطریق کانال “فاکس نیوز” آمریکایی از مایک پمپئو در مورد مذاکراتی که واشنگتن با جنبش “طالبان” افغانستان در دوحه صورت میگیرد پرسیده شد. وی اظهار داشت که “ما قبلا با افراد بد مذاکره کرده ایم ، زیرا وزارت امور خارجه اغلب قادر به انتخاب کسی نیست که شما می خواهید با هدف دستیابی به نتایج خوب برای امنیت مردم آمریکا به طور خاص با آنها مذاکره کنید ، و گاهی اوقات در نهایت با افراد واقعا بد نیز صحبت خواهیم کرد و اگر قرار است امنیت آمریکایی ها را تأمین کنیم ، آماده صحبت با همه هستیم. ”
بنا بر این واشنگتن مطابق این دیدگاه عمل می کند. این دولت آمادگی دارد با “افراد بد“نیز صحبت کند و آنها را درک کند و حتی اگر مجبور به انجام این کار باشد شرایط خود را تسلیم می کند تا امنیت آمریکایی ها و متحدان آنها را حفظ کند.
ما سعی کردیم معنای این “بد” را ازهم تفکیک کنیم ، به بطور اغلب هرگز به جزبه یک معنی واحد به چیز دیگری دست پیدا نمیکنیم ۰تنها به یک معنی ، کما اینکه پمپئو آنها را اینگونه تعریف می کند:کسانی که از خشونت و سلاح برای آزاد سازی میهنشان و دستیابی به اهداف سیاسی خود استفاده می کنند ، که در نهایت ما را وادار می کنند تا زمانی که اصرار دارند که این روش را رد نکنند ، با آنها برخورد کنیم. که در آخر ما را ، مجبور به مقابله با آنها مینمایند۰ به شرطی که به راه خود اصرار ورزند آن روش را رد نکنند۰ تا زمانی که ما نتوانستیم آنها را تسلیم و یا شکست دهیم ،برای دو دهه کامل ، وپس از این همه خسارتهای مادی و انسانی که متحمل شدیم .
این درس دراینجا روشن تر از تفسیر آن است.
منبع القدس العربی