ای کشته، که کشتی تا کشته شوی باز

خاطره سازی برای محو نقش هاشمی برای رهبری خامنه ای
روایت تکراری است که دیگر هر جا که تاریخ با میل حاکم مطلقه شده نخواند باید تغییر کند. این عادت در ایران بعد از مشروطه تکرار شده است. در دوره اقای خمینی این بدعت با پاک کردن نقش افراد در انقلاب گذاشته شد بعد هم امروز مطابق همان عادت قرار کسی که در پاک کردن و حذف افراد نقش مهمی داشت در انقلاب داشت خودش هم از این حذف در امان نماند.بله هاشمی را می گویم.
بعد از کتاب خاطرات خامنه ای محمد هاشمی می گوید که خمینی به هاشمی پیشنهاد قانم مقامی داد که هاشمی نپذیرفت.
محمد هاشمی می گوید:: بعد از عزل آقای منتظری، آقای هاشمی خیلی ناراحت بود امام به آقای هاشمی پیشنهاد داده بودند که خبرگان شما را بهعنوان قائم مقام معرفی کنند، نامه دهند، من نامه دهم، تایید میکنند. آقای هاشمی تقریبا یک هفته گریه میکرد و میگفت نه، من نمیخواهم. از امام خواهش میکرد که چنین کاری نکنند، یعنی کرارا خواهش کرده بودند که چنین کاری نکنند. مثلا یکی از دلایلی که پرسیدیم، ایشان میگفتند اگر من چنین چیزی را میپذیرفتم، اینگونه میشد که قضیه آقای منتظری را من مثلا این کار را کردم و ایشان نکرده بود، کسانی دیگر بودند. بنابراین بله، به آقای هاشمی پیشنهاد شده بود، ولی ایشان نپذیرفتند. حتی از طرف خود امام هم پیشنهاد شده بود.
اما علت این عکس العمل محمد هاشمی چیست؟چرا که خاطرات خامنه ای طوری تنظیم شده که انگار این خامنه ای بوده است که بیشتر از هاشمی مورد توجه خمینی بوده است. سایت تنسیم هم به سیم اخر زده در مصاحبه ای با مسعود رضائی که عنوان مورخ را یدک می کشد وی می گوید:
همانگونه که گفته شد، قبل از اینکه آقای هاشمی در مورد گزینه رهبری فردی صحبت کند، دیگران نام آیتالله خامنهای را مطرح کردند. بنابراین هاشمی رفسنجانی نقشی در جا انداختن آیتالله خامنهای به عنوان رهبری نداشت.
هاشمی رفسنجانی زمانی از آیتالله خامنهای نام برد که دیگران نام ایشان را مطرح کردند و تقریباً مسلم است که اگر آقای هاشمی رفسنجانی آن خاطره را بیان نمیکردند نمایندگان آیتالله خامنهای را به عنوان رهبر انتخاب میکردند. آن خاطره موجب تحکیم اطمینان خاطر از انتخاب نمایندگان شد.
در حقیقت محمد هاشمی باز بان بی زبانی به تاریخ سازی خامنه ای اعتراض می کند.
اما این تاریخ سازی موانع جدی دارد خاطرات خلخالی که گله مندانه ازنقش هاشمی می گوید که نقش اصلی در رهبری خامنه ای داشت چه می شود.
این سخنان امثال امامی کاشانی در همان مجلس چه می شود که گفت شما به قاعده عدول مومنین بپذیرید رهبری نظام را.معنی ساده این سخن این ست که برخی در ان مجلس خامنه ای را مجتهد هم نمی دانستند.
قدرت مطلقه را عادت ان است که بگوید از زمانی که به این جهان پا گذارد اقتدار و اختیار و صلاحیت داشته است. اقای خامنه ای هم بری از این عادت نیست.