در اواخر دهه پنجاه و با بالاگیری فضا و جو مذهبی انقلابی برای روشنفکران سکولار و چپ دوران روی اآوردن به اسلام مترقی و انقلابی تنها راه ممکن و موجود در رویارویی با رژیمی بود که به مدد کودتای بیست و هشت مرداد علیه دولت ملی تثبيت شده و دوام آورده بود. بدیهی است سمتگیری فکری روشنفکران و ناراضیان عمدتاً بر اساس مشارکت و تاکید و تکیه بر مطالبات و مبارزات مردم دوران خویش باشد.
حاج سيد جوادی از اين دسته روشنفكران بود، او كه برخاسته از خانوادهایی سرشناس و فرهيخته و دانشآموخته رشته حقوق در دانشگاه تهران و عضو كنفدراسيون دانشجويان ايرانی در فرانسه بود با نوشتن نامههای سرگشاده محترمانه مبتنی بر مطالبات مردمی و مستند به شواهد غيرقابلانكار و سرگشاده به شاه و در باریان سبک جدیدی از مبارزات روشنفکری را ابداع کرد که تا سالها بعد و امروز نیز مدلی قابل استفاده برای بیان مطالبات و رساندن صدای ناراضیان به صاحبان قدرت بوده و هست.
حاج سيد جوادی مانند روشنفكران هم عصر و هم نسلش ادبيات و نثری پيچيده داشت كه اصطلاحاً به آن پيچيدهنويسی میگويند. كيان كاتوزيان همسر علی اصغر حاج سيد جوادی در كتاب “از سپيده تا شام” به اين نكته اشاره میكند و مینويسد بيشتر خوانندگان مقالات همسر من از مشكلنويسی او شكايت داشتند. اما در ان سالهای اختناق و سانسور چارهایی جز اين برای نويسندگان نبود. تروتسكی در كتاب خاطرات من به اين قضيه اشاره میكند كه مجبور بوده برای فرار از سانسور روزنامههای تزاری مشكل بنويسد و با بكار بردن اصطلاحات مشكل و قابل تعبير و تفسير منظور خود را بيان كند.
حاج سید جوادی كه پیش از انقلاب با خسرو گلسرخی و كرامتالله دانشيان رفيق و همراه بود نشریه مخفی بنام جنبش داشت که مقالات تحلیلی در تایید انقلاب در آن درج میکرد.
پس از انقلاب با مشارکت اسلام کاظمیه سازمان سیاسی بنام جنبش را تاسیس و نشریه جنبش را که هر هفته منتشر میشد تبديل به ارگان سازمان متبوعش كرد. جنبش حاج سید جوادی پس از انقلاب در ائتلاف با جاما و جنبش مسلمانان مبارز و سازمان مجاهدین در انتخابات خبرگان شرکت کرد. در سال ۵۹ و با پيوستن حاج سيد جوادی به صف منتقدان سرسخت و سازشناپذير دوران پس از پيروزی انقلاب، دفتر جنبش حاج سيد جوادی مورد حمله حزبالله قرار گرفت و سازمان و نشریه جنبش برای همیشه تعطیل شدند.
حاج سيد جوادی در نامههایی که به سبك و سياق خود به رهبر انقلاب مینوشت هشدارهایی در خصوص بازگشت استبداد میداد. با بالا گرفتن خشونتها عليه منتقدين حاج سيد جوادی روشنفكر انقلابي تنهايی كه روزگاری دكتر شريعتی برايش در نامه بسيار مهربانانهایی نوشته بود (*اكنون ديگر غمي ندارم، حالا ما وكيل مدافع داريم *) جلای وطن کرد. با رفتن او آپارتمان کوچکش که زمانی پناه روشنفکران انقلابی و نویسندگان و ناراضیان بلند اوازه ایرانی بود با کلیه اثاثيه و کتابخانه و نوشتههای شور انگیزش به یغما رفت.
حاج سید جوادی طی عمر پر بار و طولانی همواره در مقام روشنفکر و در مقام انقلابی تنها ماند و تنها قلم زد و سر پر سودایش را نزد کسی خم نکرد. او ۵ تیرماه ۹۷ درگذشت. یادش گرامی روانش شاد باد.
(منتشر شده در شمارهی ۴۱ ایران فردا)